برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۰۸۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

از آن او می‌شد، ولی بعد کلدانیها نزد او رفته گفتند، که اگر سلکوس جان بدر برد، روزی آقای آسیا خواهد بود و اگر آنتی‌گون با او بجنگد هلاک خواهد گشت.

اگرچه آنتی‌گون به پیش‌گوئیها عقیده نداشت، اما چون پیشگوئی کلدانیان را درباره اسکندر بخاطر آورد، بیمناک گردید و بتعقیب سلکوس پرداخت، ولی به او نرسید (۳۱۵ ق. م). سلکوس خود را بمصر رسانیده، بنای شکوه را از آنتی‌گون گذارد و گفت: این شخص بسبب بهره‌مندی‌هایش خود را باخته. او، پی‌تون را کشت، ولات را تغییر داد، په‌سستاس را از پارس بیرون کرد و زود باشد، که به تو بپردازد. خلاصه، بقدری بطلمیوس را ترسانید، که او در تدارک جنگ شد. بعد سلکوس رسولانی نزد کاسّاندر و لیزیماک فرستاد، تا چیزهائی را، که به بطلمیوس گفته بود، به آنها هم برسانند و انتشار بدهند. آنتی‌گون، چون از اقدامات سلکوس آگاه گردید، به نوبت خود اشخاصی را نزد بطلمیوس و کاسّاندر و لیزیماک فرستاد، تا نگذارند حرف‌های سلکوس مؤثر افتد، ولی نتیجه حاصل نشد، توضیح آنکه سه نفر مزبور بر ضدّ آنتی‌گون قیام کردند و جنگی شروع شد، که خیلی طولانی بود و تا سال ۳۰۱ ق. م امتداد یافته دولت اسکندر را، که قبل از این جنگ هم اسمی بی‌رسم بود، بکلّی از صفحه روزگار نابود کرد.

آنتی‌گون از بابل به کیلیکیّه رفت و ده هزار تالان از کیندس بدست آورد.

در این وقت عایدات خودش هم یازده هزار تالان بود[۱].

مذاکرات و آغاز خصومت

وقتی که آنتی‌گون در سوریّه بود، رسولان لیزیماک و کاسّاندر در رسیده، به او گفتند، که باید کاپادوکیّه و لیکیّه را به کاسّاندر واگذارد، فریگیّۀ سفلی (هلّس‌پونت) را به لیزیماک، سوریّه را به بطلمیوس و بابل را به سلکوس. بعد رسولان خواستند، آنتی‌گون آنچه را، که از جنگ با اومن بدست آورده بود، با کاسّاندر و لیزیماک و سلکوس تقسیم کند، بالاخره سفراء اعلام داشتند، که اگر آنتی‌گون این تکالیف را نپذیرد،


  1. دو مبلغ مذکور به ۱۱۵ میلیون فرنگ طلا یا ۵۷۵ میلیون ریال پول کنونی می‌رسید.