و سلکوس روی داد، که اواگر[۱] والی و چند نفر دیگر از رؤساء کشته شدند، بقیّۀ قشون نیکاتور از آنتیگون ناراضی گشته به سلکوس پیوست و نیکاتور، از بیم اینکه سربازانش او را گرفته به سلکوس تسلیم کنند، فرار کرده به کویر رفت.
بعد سلکوس قشون نیکاتور را به قوّه خود ضمیمه کرده، ماد و خوزستان را گرفت و از این زمان تجمّلات و دبدبه پادشاهی را اتّخاذ کرد (دیودور، کتاب ۱۹، بند ۹۲). این واقعه در ۳۱۲ ق. م روی داد و سلوکیها، این سال را ابتدای تأسیس دولت سلوکی و مبدأ تاریخ قرار دادند.
بهرهمندی دمتریوس
بطلمیوس، که پس از فتح غزه در سوریّه نشسته بود، وقتی که شنید دمتریوس در کیلیکیّه با قشونی بطرف سوریّه میرود، سیلّس[۲] نام مقدونی را با قشونی برای دفع او فرستاد، ولی دمتریوس بهوسیله جاسوسانش اطلاع یافت، که اردوی سردار مزبور چندان حفاظی ندارد، بنابراین باروبنه خود را در محلّی گذارد و با قشونی سبک اسلحه در طلیعۀ صبح بر او تاخته، بر تمامی قوّهاش غالب آمد و خود سیلّس را هم اسیر کرد. بعد او به پدرش آنتیگون نوشت، که به سوریّه بیاید و او به کمک پسرش شتافت.
در این احوال بطلمیوس با سرداران خود مشورت کرد، در سوریّه بماند یا بمصر برگردد، تا جنگ او با آنتیگون در مصر روی دهد. آنها گفتند، که طرف شدن با عدّهای بیشتر، آنهم در تحت فرماندهی سرداری مانند آنتیگون، که تا حال غیر مغلوب بوده، صلاح نیست. بر اثر این مصلحت بینی بطلمیوس شهرهای عمده فینیقیّه و فلسطین را، مانند عکّه و یافّه و سامره[۳] و غزه خراب کرده بمصر برگشت.
آنتیگون و انباط
آنتیگون پس از اینکه بر تمام سوریّه و فینیقیّه تسلّط یافت، خواست با اعراب نبطی بجنگد، زیرا میپنداشت، که نبطیها با او دشمناند. با این مقصود ۴۰۰۰ پیاده سبک اسلحه و ۶۰۰