میتوان گفت، که دولت سلوکی در شمال آسیای صغیر را گم کرد و در مشرق ممالکی را، که در این طرف دجله واقع بودند. در این احوال طبیعی بود، که آنتیوخوس دوباره با قشونی بطرف مشرق برود، تا شاید مانند سفر اوّل بهرهمندیهائی داشته باشد، ولی این دفعه زمانی، که در عیلام (خوزستان) بود درگذشت. راجع به او گفتهاند، که به عیلام رفته بود، تا ذخایر معبد (بل) را برباید، چنانکه در همدان ذخایر معبد ناهید را ربود.
بین سترابون و دیودور و ژوستن اختلاف در این است، که بعض آنها گویند این عمل ناشایست را کرد و درگذشت و برخی باین عقیدهاند، که اجل فرصتش نداد این کار کند، به هرحال فوت او در ۱۸۷ ق. م رویداد.
مبحث هفتم-پادشاهان دیگر سلوکی
از اینجا ببعد، افکندن یک نظر اجمالی بتاریخ سلکوکیها برای اشخاصی که میخواهند با تاریخ ایران آشنا باشند، کافی است، زیرا اگر وقایع دولت سلوکی بتاریخ ایران مربوط است، که در تاریخ دولت پارت ذکر خواهد شد و هرگاه نیست، صحبت داشتن از آن معترضهای خواهد بود، که لزومی ندارد. افکندن یک نظر اجمالی هم برای این است، که وقایع عمده آن زمان بطور کلّی در نظر خواننده باشد.
دولت سلوکی پس از اینکه از رومیها شکست یافت و آسیای صغیر و ایالاتی زیاد در ایران و در مشرق اقصای آن زمان از دست داد، از ابّهتی، که داشت، افتاد، چنانکه ممالک تابعه آن به سوریّه و کیلیکیّه و بین النّهرین منحصر گردید. سلوکیهای بعد از آنتیوخوس سوّم، با وجود این احوال، امیدوار بودند، که ایالات گمشده را برگردانند، ولی به چند جهت موفّق نگشتند. اوّلا دولت پارت در مشرق همواره قوّت میگرفت و پس از اینکه اشکانیان دولت باختر را تابع خود کرده از پشت سرشان