برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۱۶۷

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

پی‌سیدیّه و غیره. ببعض شهرهای سابق هم اسم دیگر دادند مثلاً ادنه[۱] و تارس[۲] را انطاکیّه نامیدند. اسامی آپاما و لاادیسه و انطاکیّه در سایر جاهای آسیای صغیر هم کم نیست. با وجود شهرهای زیادی، که سلوکیها بنا کردند، مملکت آنها بقدری وسیع بود، که مسافتهائی زیاد خارج از این شهرها می‌ماند و معلوم است، که با ۶۰ شهر یا بیشتر ممکن نبود، این همه ممالک را از دریای مغرب تا باختر یونانی کرد. بخصوص، که همین یونانیها هم بعد از چندی در میان اقوام آسیائی حل شدند.

سلوکیها علاوه بر احداث شهرها و نشانیدن یونانیها در آنها، مانند بطالسه، مستعمرات نظامی هم می‌ساختند. این نوع مستعمرات در زمان سلوکیها زیاد است، ولی چنین بنظر می‌آید، که مقصود آنها از ایجاد این مستعمرات نشانیدن سربازانی در آنها بوده، که از کار افتاده بودند، ولی بعضی با این نظر همراه نیستند و تصوّر می‌کنند، که سکنه این مستعمرات عبارت بوده‌اند از اشخاص جنگی و پادشاهان سلوکی در موقع احتیاج این اشخاص را برای جنگ تجهیز می‌کردند.

به هرحال مسلّم است، که این نوع مستعمرات مانند مستعمرات بطالسه در مصر متفرّق و پراکنده نبوده، بل در جاهائی جمع بودند و صورت و شکل شهری را داشتند. بعض اوقات مهاجرین نظامی را در شهری، که وجود داشت، جمع می‌کردند و در این صورت این‌ها طبقه‌ای از ساکنین شهر بشمار می‌رفتند و زمین‌های آنها جزو اراضی شهر محسوب می‌شد. گاهی دهات نظامی بتدریج با طول زمان مبدّل به شهری می‌شد و می‌توان گفت، که شهرهای بسیاری در ابتداء دهات نظامی بودند.

از کتیبه‌هائی، که در آسیای صغیر یافته‌اند، صریحاً برمی‌آید، که اخلاق و عادات یونانیها در شهرهای یونانی تغییر نمی‌کرد. مثلا پارچه پوست آهو، که در محلّی موسوم به دورا (صالحیّه کنونی) یافته‌اند و راجع به مسئله میراث است،


  1. Adana.
  2. Tarse.