امتناع ورزید. چون فرستاده روم گراکخوس[۱] اظهارات سفراء را تصدیق کرد، سنای روم آریآرات را بسیار ستود و تاج را پذیرفته هدایائی گرانبهاتر برای آریآرات فرستاد. در همین وقت سفرای دمتریوس را بسنا وارد کردند. آنها هم تاجی از ده هزار سکّه طلا با قاتلین اکتاو[۲] در زنجیر آورده بودند. سنا مدّتی شور کرد، که چه کند بالاخره تاج را پذیرفت، ولی قاتلین را، که ایزوکرات و لپتین نام داشتند، ردّ کرد» (از قضیّه دمتریوس، چون راجع بتاریخ مقدونیّه و روم است میگذریم، ولی باید گفت، که سالی که دیودور راجع به فرستادن سفرای کاپادوکیّه بروم ذکر میکند، یعنی المپیاد ۱۵۵ با سلطنت دمتریوس مطابقت ندارد، زیرا این تاریخ سنه ۱۵۶ ق. م میشود و سلطنت دمتریوس دوّم پادشاه مقدونی را بین ۲۳۹ و ۲۲۹ ق. م میدانند. این هم معلوم است، که مقصود دیودور از دمتریوس، دمتریوس اوّل پولی ارست ۳پسر آنتیگون، که ذکرش بالاتر گذشت، نبوده زیرا او بین ۲۹۴ و ۲۸۷ سلطنت کرد. م.).
باز قطعهای از کتاب ۳۱ دیودور: «هولوفرن، چون برادر خود آریآرات را از کاپادوکیّه راند، نتوانست مملکتش را اداره و محبّت مردم را جلب کند.
او به پول حریص بود و اشخاصی زیاد هلاک کرد. او به تیموته[۳] تاجی به قیمت پنجاه تالان[۴] داد و تاجی دیگر بارزش ۶۵ تالان[۵] به دمتریوس داد و افزود، که وقتی دیگر به آنها چهارصد تالان خواهد داد. بعد، چون دید، که مردم کاپادوکیّه از او ناراضیاند، بنای غارت اموال آنها گذارد و دارائی اشخاص ممتاز را ضبط کرد. پس از اینکه بدین منوال پولی زیاد جمع کرد، چهارصد تالان به مردم پریینیان[۶] به ودیعه سپرد، تا در موقع بوالهوسیهای اقبال بکارش آید. اهالی پریینیان بعدها این پول را به او رد کردند...... ».