کلینتون[۱] موسوم به فاستی هلّهنیکی[۲]، که مجموعه اطّلاعات نویسندگان عهد قدیم راجع به بیتینیّه است، اقتباس شده. م.).
فصل دوم-مصر و بطلمیوسها یا بطالسه
مبحث اول-بطالسه
مصر در تقسیم اوّلی و ثانوی ممالک اسکندر، چنانکه گذشت، نصیب بطلمیوس لاگس گردید و بعد هم، چنانکه ذکر شد، او توانست این مملکت را حفظ کرده در آن سلطنت کند. سلسله او و اعقابش را در تاریخ لاژید[۳] نامیدهاند، که در اصل لاگید است (زیرا بطلمیوس اوّل، صاحب مصر، پسر لاگس بود و گاف یونانی در زبان فرانسوی به ژ تبدیل مییابد).
اسکندریّه در زمان بطالسه مرکز علوم و فنون شد و بطلمیوس لاگس در شهر مزبور یک کتابخانه و یک موزه تأسیس کرد. بعدها علماء و شعراء زیاد به اسکندریّه آمده از این تأسیسات استفاده میکردند.
مانتن[۴] مورّخ مصری در این زمان تاریخ مصر را بزبان یونانی نوشت (به صفحه ۷۴-۷۵ این تألیف رجوع شود). بطلمیوس اوّل در ۲۸۳ ق. م درگذشت و بجای او پسرش بطلمیوس دوّم فیلادلف نشست (فیلادلف بمعنی محبّ خواهر است و او را، از جهت اینکه خواهرش را ازدواج کرده بود، چنین نامیدهاند. م.).
پدرش او را خوب تربیت کرد، ولی پادشاهی بود پرورده ناز و نعمت، سست و در همان حال شقی. در سیاست خارجه هیچگاه به جنگ متوسّل نمیشد و سعی داشت، با دخالتهای بموقع و مذاکرات ماهرانه مقاصد خود را انجام دهد.
این بطلمیوس فینیقیه، لیکیّه و کاریّه را حفظ و در کارهای یونان دخالت کرد،