مقدّمه
چنان بود دورۀ مقدونی و یونانی تاریخ ایران، که گفته شد. اینک داخل دورهای میشویم، که دوره عکسالعمل سیاسی ایران است، یعنی دورهای، که در آن بیبهرهمندیهای ماراتن و سالامین و شکستهای ایسّوس و گوگمل[۱] تلافی میشود و ایران استقلال خود را، که در آخر دوره هخامنشی از دست داده بود، برگردانیده دوباره آقای بخش بیشتر مشرق معلوم آن زمان میگردد، در بخش دیگر مشرق و رسانیدن خود بحدود دولت هخامنشی با دولت جهانی روم دست پنجه نرم میکند و اگر در این راه بهرهمندیهای دوره هخامنشیها را ندارد، لااقلّ رومیها را در مدّت تقریباً سیصد سال در کنار فرات متوقّف میدارد.
در این مدّت مدید دولت ایران مبارز نیرومند و حریف پرزور امپراطوری روم است، چنانکه خود رومیها اذعان دارند، که دنیای معلوم آن زمان بین این دو دولت تقسیم شده. نام مخصوص این دولت، که تا اینجا دولت ایرانش نامیدیم، چیست؟دولت ماد و دولت پارس هم دولتهای ایران بودند. پس چنانکه به هریک از آنها نامی داده شده، این دولت هم در تاریخ نامی دارد. این دولت ایران دولت پارت است، یعنی دولت یکی از اقوام ایرانی، که تا این زمان پا به عرصه تاریخ نگذارده بود و از نیمه قرن سوّم ق. م از تاریکی قرون گذشته بیرون آمده در مدّت تقریباً پنج قرن کارهای بزرگ انجام داد. سلوکیها را از ایران راند، جلو سیل مردمان شمال شرقی را، که بطرف خراسان جاری بود، گرفت و آن بسوی دیگر متوجه گردید، بفتوحات رومیها در مشرق خاتمه داده برای اوّل دفعه به آنها فهماند،
- ↑ Marathon, Salamine, Issus, Cangameles,