برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۲۹۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

دماغش گریپوس[۱] می‌خواندند، بر تخت نشاند، تا خودش باسم او سوریّه را اداره کند (کتاب ۳۹، بند ۱).

نتیجه جنگ

چنین بود موافق روایات نویسندگان عهد قدیم، که ذکرشان گذشت، نتیجه این جنگ بزرگ. با این جنگ ایران بانی پارتیها مسلّم گردید و ضربتی به دولت سلوکی وارد آمد، که دیگر دولت مذکور نتوانست از آن کمر راست کند. این جنگ آخرین امتحان سلوکیها در ضعیف کردن پارت و برگردانیدن ممالک از دست رفته ایران به دولتشان بود. از این ببعد سلوکیها مأیوس گشتند، از اینکه وقتی بتوانند به ایران از نو دست اندازند.

اینکه سهل است از این ببعد دولت نیرومند پارت خطری است بزرگ، که وجود دولت سلوکی را در تردید می‌گذارد. یکی از نتایج این جنگ قیام یهودیها است بر دولت سلوکی، که باستقلال آنها خاتمه می‌یابد. دولت سلوکی این زمان، از آن همه ممالک، که از دریای مغرب تا پنجاب داشت، فقط دارای سوریّه بالاخصّ و کیلیکیّه است. در داخله منازعات مدّعیان سلطنت با یکدیگر و از خارج مصریها و اعراب و رومیها حیات این دولت را تهدید می‌کنند.

از وقتی که دمتریوس دوّم به سلطنت برمی‌گردد تا زمانی، که دولت سلوکی ایالتی از روم می‌شود، یعنی در مدّت تقریباً شصت سال، این دولت بکلّی فاقد ابّهت است و همسایگان او ترسی از وی ندارند. این مدّت را هم نمی‌توان جزء ایّام سلامت دولت سلوکی بحساب آورد: دولت در حال نزع و احتضار است و اگر دولت روم کارهائی در جای دیگر نداشت، زودتر به هرج‌ومرج داخلی آن خاتمه می‌داد.

قصد حمله به سوریّه

از نوشته‌های ژوستن و دیودور چنین مستفاد می‌گردد، که فرهاد پس از فتحی، که نسبت به آنتیوخوس کرد، در قصد حمله به دولت سلوکی بود. مورّخ اوّلی گوید: «فرهاد برای تنبیه سوریّه از اقداماتی، که آنتیوخوس بر ضدّ پارتیها کرد، قصد داشت بآن مملکت حمله


  1. Grypus.