برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۳۱۷

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

موضوع خیلی دور نرفته باشیم، باین مختصر تذکّر اکتفاء می‌ورزیم. پس مردمانی، که به باختر ریخته‌اند آریانی بوده‌اند. این نکته برای تعیین نژاد افغانها اهمیّت دارد: اهالی باختر تا این زمان از آریانهای ایرانی بوده‌اند (صفحۀ ۱۵۵ این تألیف). در این زمانهم آریانها بآن سرزمین رفته‌اند، زبان کنونی افغانها، که پختو یا پشتو و تقریباً همان زبان پارسی است، یکی از دلایل این نظر است.

فصل سوم-اوج اعتلای دولت پارت

مبحث اوّل. اشک نهم-مهرداد دوّم (بزرگ)

مهرداد یکی از شاهان بزرگ ایران است و ژوستن گوید (کتاب ۴۲، بند ۲):

«از جهت بزرگی کارهایش او را کبیر خواندند. او می‌خواست با نیاگان خود برابری کند، ولی از جهت لیاقتش از آنها گذشت، شجاعت خود را در جنگهای عدید با همسایگان خود نشان داد و مردمانی چند به اطاعت دولتش آورد. او سکاها را مغلوب ساخت و لکّه افتضاحی را، که روی خانواده‌اش گذارده بودند، شست» . 

بعد ژوستن به کارهای ارمنستان می‌گذرد، که در جای خود بیاید. راجع به اطّلاعاتی، که ژوستن می‌دهد، باید گفت، که متاسّفانه خیلی مجمل است و فقط نتایج را باختصار ذکر کرده، ولی با وجود این می‌توان بی‌تردید دانست، که مهرداد لشکر بصفحات سکائی‌نشین کشیده و آنها را مستأصل کرده. اینکه سهل است از همین مردمان عدّه‌ای را به اطاعت درآورده. بنابراین مهرداد با فتوحات خود جلو جنبش مردمان شمال شرقی را، که سکاها پیشاهنگان آنها بوده‌اند، گرفته این مردمان را، که بخراسان هم فشار می‌آورده‌اند، عقب رانده و آنها مجبور گشته‌اند بطرف باختر بروند. بنابراین در سلطنت مهرداد خطر زرد از ایران گذشت.