در نیمۀ قرن ششم ق. م تیگران، که از خانواده هایک بود، ارمنستان را از قید خارجیها رهانید، ولی پس از آن طولی نکشید، که ارمنستان جزء دولت پارس گردید.
چنین است اجمالاً عقاید ارامنه در باب ابتدای تاریخشان، ولی باید گفت، که تاریخ سرزمینی، که اکنون آن را ارمنستان مینامیم غیر از تاریخ ارامنه است.
اگر این گفتهها را شامل سرزمین بدانیم، شاید چنین باشد، زیرا تردیدی نیست، که صفحه ارمنستان از زمانی خیلی قدیم مسکون بوده و تاریخ آن ارتباط با گفتههای توریة و تاریخ قدیم آسور و بابل مییافته، ولی اگر بخواهیم سکنه آن زمان ارمنستان کنونی را نیاگان ارامنه امروزی بدانیم، مدارکی برای چنین فرض نداریم. برای روشن بودن مطلب تاریخ ایران را مثل میآوریم: اگر بخواهیم تاریخ سرزمینی را بنویسیم، که اکنون موسوم به ایران است، تاریخ عیلام در چنین تاریخی داخل است، ولی اگر مقصود نوشتن تاریخ آریانهای ایرانی یا ایرانیهای کنونی باشد، از حدود آن خارج است زیرا عیلامیها از حیث نژاد ایرانی نبودهاند. آسوریها در کتیبههاشان اسامی مردمانی را ذکر میکنند، که در ارمنستان کنونی سکنی داشتند و با آنها در جنگ و ستیز بودهاند، مانند ناایری[۱]، اوراردا[۲]، میننی[۳] و غیره و بعد هرودوت اسم آلارود[۴] را میبرد، ولی نمیتوان گفت، که این مردمان ارامنه بودهاند. هرچند آلارود هرودوت یا اوراردوی آسوریها مردمان آرارات هستند، اما نه مردمانی، که در قرن هفتم یا اوایل قرن ششم ق. م آمده در اینجاها بر بومیها غلبه کرده برقرار شدند، بل مردمانی، که قبل از آمدن آنها به اینجاها بومیهای این صفحات بودهاند و نژادشان تا حال معلوم نشده و لیکن محقّق است، که آریانی نبودهاند. پس اینها را نمیتوان نیاگان ارامنه قرار داد، زیرا ارامنه از گروه مردمان هند و اروپائی یا به عقیده بعضی ایرانیاند، که بعدها در اوایل قرن ششم ق. م به ارمنستان کنونی آمدهاند موافق