برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۳۲۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

آورد. آذربایجان هم، که از زمان اسکندر در خانواده آثروپاتها بود و، چنانکه بالاتر گذشت، در اوایل قرن سوّم ق. م استقلال یافت، در این اوان جزء دولت تیگران گردید. بعد، چنانکه در تاریخ سلوکیّه گفته شد، او از منازعات درونی سلوکیها استفاده کرده کیلیکیّه و سوریّه و فینیقیّه را تصرّف کرد و حتّی بر تخت سلوکی نشست (۸۴-۶۹ ق. م). این معنی از نوشته‌های آپ‌پیان (کتاب سوریّه صفحه ۱۳۳) و پلوتارک (کتاب لوکولّوس، بند ۱۴) و ژوستن (کتاب ۴۰، بند ۱) روشن است. در حدود هشتاد قبل از میلاد تیگران خواست شهری بنا کند و قلعه‌ای بنا کرد، که موسوم به تیگران‌ثرت[۱]، یعنی قلعه تیگران گردید.

این قلعه از حیث استحکام، قلاع محکم آسوریها را به خاطرها می‌آورد. آپ‌پیان گوید، که بلندی دیوارهای آن ۷۵ پا ارتفاع داشت و موافق نوشته‌های کزنفون قلاع آسوری از ۱۰۰ تا ۱۵۰ پا ارتفاع داشته (کتاب عقب‌نشینی، فصل ۳).

این شهر با چنین قلعه‌ای متین در کردون بنا شده بود و دولت پارت را تهدید می‌کرد. از اینجا می‌توان استنباط کرد، که تیگران بتسخیر ممالکی، که بالاتر ذکر شد، قانع نبوده و می‌خواسته به سایر قطعات ایران دست اندازد. این تهدید نیز از این معنی استنباط می‌شود، که تیگران خود را شاهنشاه بمعنی اعمّ (یعنی شاه شاهان ایران) می‌خواند و حال آنکه عنوان شاهنشاهی بعد از هخامنشی‌ها به شاهان پارت اختصاص داشت (پلوتارک، کتاب لوکولّوس، بند ۲۱)

با در نظر گرفتن تمامی این احوال، جای حیرت نیست، که چرا در جنگهای مهرداد ششم پنت با رومیها سنتروک بی‌طرف است و کمکی به مهرداد یا تیگران متّحد وی نمی‌کند، و حال آنکه بقول آپ‌پیان (مهرداد، صفحه ۱۸۰) یکی از شاهان پارت قبل از سنتروک متّحد مهرداد ششم پنت بود. کمک کردن به مهرداد و تیگران مساوی بود به اینکه رومیها بهره‌مند نشوند و این احوال را دولت پارت در صلاح خود نمی‌دید، چه جای تردید نبود، که مهرداد پنت در صورت بهره‌مندی از


  1. Tigranocerte (ثرت بزبان ارمنی همان گرد پارسی است).