برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۳۵۵

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

که دشمن از دیرگاهی فقط در این صدد است، که عزیزترین اشخاص رومی را با گرانبهاترین اشیاء آنها برباید و تا بتواند زودتر بصفحات سکاها یا گرگانیها فرار کند. شیخ در پایان نطقش افزود: اگر می‌خواهید جنگ کنید باید بشتابید، که تا پادشاه پارتیها جرئت نیافته و قواء خود را جمع نکرده، با او مواجه شوید زیرا او سیل‌لاکس [۱]و سورنا را بین خود و شما حائل داشته، تا شما نتوانید او را تعقیب کنید. او در جائی دیده نمی‌شود (کراسّوس، بند ۲۵). هیچیک از حرفهای شیخ صحیح نبود. هیرود قشون خود را بدو قسمت کرده در رأس یکی به ارمنستان رفت، تا انتقام رفتار ارته‌باذ را بکشد و قسمت دیگر را با سورنا سردار خود جلو رومیها فرستاد و این اقدام او نه از تحقیر کراسّوس بود، چنانکه می‌گویند، زیرا هیرود بی‌عقل نبود، که اعتنائی به دشمنی چون کراسّوس، که یکی از رجال اوّل درجه روم بشمار می‌رفت، نکند و رفتن به ارمنستان و زیان رسانیدن بآن را ترجیح دهد، بل مقصود هیرود چنین بود، که ناظر بوده در انتظار وقایع باشد، ضمناً بخت‌آزمائی کرده جلو دشمن را هم بگیرد.

سورنا، از حیث نژاد و ثروت و نام، بعد از پادشاه مقام اوّل را داشت. از جهت شجاعت و حزم در میان پارتیها اوّل کس بود و از حیث قد و قامت از کسی عقب نمی‌ماند. وقتی که مسافرت می‌کرد هزار شتر باروبنۀ او را حرکت می‌داد، دویست ارّابه حرم او را نقل می‌کرد و هزار سوار غرق آهن و پولاد و بیش از آن سپاهیان سبک‌اسلحه همراه او بودند، زیرا دست‌نشانده‌ها و بردگانش می‌توانستند ده هزار سوار برای او تدارک کنند (مقصود پلوتارک از دست‌نشانده‌ها مالکین درجه دوّم است، که در تیولات وسیعۀ او می‌زیستند و مقصود از بندگان رعایای او. م.). نجابت خانوادگی‌اش این حق ارثی را به او داده بود، که در روز جشن تاجگذاری پادشاهان پارت، کمربند شاهی را ببندد. این سردار ارد را بر تخت نشاند، و حال آنکه او را رانده بودند. او شهر سلوکیّه را گرفت و اوّل

________________________________________

  1. Syllaces.