سکاها در شمال شرق ایران دامنۀ ممتدی داشته و تا حدود پارس هم این دامنه کشیده بود. بعضی دروپیکها را هم سکائی دانستهاند،[۱] ولی مؤلف مدرکی برای این عقیده بدست نیاورده.
کرنفون گوید (تربیت کوروش، کتاب اوّل فصل دوّم):[۲] عدّه طوایف پارسی دوازده است، ولی اسامی طوایف را ذکر نمیکند. ممکن است، که دو طایفه دیگر بعدها بر طوایف دهگانه (مذکور هرودوت) افزوده باشد.
دودمان هخامنشی
موافق نوشتههای هرودوت این خانواده از طایفه پاسارگادیها بیرون آمد و هخامنشیها قبل از قیام کوروش بزرگ بر آخرین پادشاه ماد در پارس اقامت داشتند. راجع به اینکه، کی سرسلسله بوده و کیها قبل از کوروش بزرگ امارت داشتهاند، از نوشتههای هرودوت راجع بنسب کوروش، داریوش اوّل و خشیارشا چنین برمیآید: سرسلسله هخامنش[۳] بود، بعد از او اشخاصی باین ترتیب میآمدند:
چیشپش اوّل[۴]، کبوجیه اوّل، کوروش اوّل، چیشپش دوّم. از اینجا سلسله هخامنشی دو شاخه میشد، شاخهای نیاگان کوروش بزرگاند و شاخۀ دیگر نیاگان داریوش اوّل. چون بانی سلطنت پارس کوروش بزرگ بود، ما این شاخه را اصلی و شاخه دیگر را فرعی مینامیم. شاخۀ اصلی بقول هرودوت اینها بودند:
کوروش دوّم، کبوجیه دوّم، کوروش سوّم (بزرگ). شاخه فرعی اینها: آریارمنا، ارشام، ویشتاسب، داریوش اوّل. این است اطلاعاتی، که هرودوت میدهد و، چنانکه پائینتر بیاید، کتیبههای داریوش اوّل و استوانهای، که از کوروش بزرگ در بابل یافتهاند، گفتههای هرودوت را تصدیق میکند. اگرچه شاهان مذکور
- ↑ کنتگوبینو - تاریخ پارسیها ج ۱.
- ↑ Xenophon,Cyropedic,liv,I chap.II.
- ↑ اسامی را بهطوریکه از کتیبههای هخامنشی معلوم شده نوشتهایم، نه چنانکه هرودوت نوشته، زیرا معلوم است، که یونانیها، برای مجانست با زبان یونانی، اسامی اشخاص ایران قدیم را تصحیف کردهاند.
- ↑ مؤلّف برای احتراز از اشتباه میگوید اوّل و الا در آن زمان معمول نبوده اسامی شاهان را با اعداد ترتیبی ذکر کنند، چنانکه هرودوت هم چنین نکرده. در دورۀ ساسانیان هم اسم شاهان را با اسم پدر ذکر میکردند، مانند بهرام شاپور، بهرام بهرام، بهرام هرمز (یا هرمزان) و غیره.