برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۴۷۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

بند ۴) استنباط می‌شود ونن دوّم سه پسر داشت: بلاش-تیرداد-پاکر. کدام یک بزرگتر بودند، معلوم نیست، ولی ظنّ قوی می‌رود، که این مقام را پاکر داشته، زیرا اوّلا تاسی‌توس گوید (همان‌جا) بلاش، که از زن غیر عقدی یونانی‌زاده بود، با رضایت برادرانش بتخت نشست و این اشاره می‌رساند، که بلاش کوچک‌تر از دو برادرش بوده. ثانیا بلاش خود را مقروض برادرانش می‌دانسته و بهمان جهت در ابتداء پاکر را پادشاه دست‌نشانده ماد کرده و برای برادر دیگرش خواسته ارمنستان را تسخیر کند. شرح وقایع جنگ‌ها و تعیین تیرداد به سلطنت ارمنستان چنین است:

تاسی‌توس گوید (سالنامه‌ها، کتاب ۱۲، بند ۴۴): در همان سال جنگی بین ارامنه و یهودیها رویداد، که باعث حرکت پارتیها و رومیها هم گردید.

در پارت بلاش سلطنت می‌کرد. او از یکی از زنان غیر عقدی یونانی ونن تولّد یافته با رضایت برادران بتخت نشسته بود. در این زمان پادشاه ایبریان (گرجی‌ها) فرس‌من بود و پادشاه ارامنه نظر به حمایت ما (یعنی رومی‌ها) مهرداد برادر فرس‌من. رادامیست[۱] پسر فرس‌من، که از حیث زورمندی و قدّ و قامت بلند و مهارت در ورزش‌های گوناگون ملّتش، دارای نامی شده بود، می‌خواست پدرش را از سلطنت گرجستان دور کند. بنابراین فرس‌من، که خود را در مخاطره می‌دید، خواست او را از این خیال منصرف دارد و به او گفت، که نظرت را بطرف ارمنستان بیفکن و با حیله جای مهرداد را بگیر. پس از آن رادامیست نزد مهرداد رفته چنان وانمود، که از پدرش ناراضی است، نسبت بزن پدرش کینه می‌ورزد و از بدرفتاری آنها به مهرداد پناه برده. پادشاه ارمنستان او را با مهربانی پذیرفت و حتّی وی را پسرخواندۀ خود خواند. پس از آن رادامیست در نهان توطئه‌ای برای ایجاد انقلاب بر ضدّ مهرداد ترتیب داد، و حال آنکه او همه‌روزه بر مهربانی خود نسبت به رادامیست می‌افزود. سپس رادامیست به بهانه اینکه با پدرش آشتی


  1. Radamiste.