آن واحد تهدید کرد. محاصره تیگرانثرتا بدرازا کشید و در این حال کربولو سردار روم در مشرق سفارتی نزد بلاش فرستاده پیغام داد که او در ازای دخول پارتیها به ارمنستان، به پارت لشکر خواهد کشید. بعد مذاکرات بین طرفین شروع شد و چون ملخ خوارگی در بین النهرین پدید آمده و از جهت کمی و حتّی فقدان آذوقه کافی قشون پارتی سست شده بود، شاه اشکانی مذاکرات را استقبال کرد، تا موقع بهتری برای تعرّضات بدست آرد. بنابراین مذاکرات امتداد یافته به اینجا منتهی گشت: پارتیها محاصره تیگرانثرتا را موقوف داشته ارمنستان را تخلیه کنند، بشرط اینکه رومیها هم از ارمنستان بیرون روند. بعد، از طرف بلاش سفارتی بروم رفته با خود قیصر قراری در باب ارمنستان بدهد و تا وقتی که سفارت برنگشته، متارکه جنگ بین دولتین برقرار باشد: هیچیک از طرفین یک نفر سپاهی به ارمنستان نفرستد و در این مدّت حکومت ارمنستان به خود ارامنه واگذار شود (تاسیتوس، سالنامهها، کتاب ۱۵، بند ۶).
پس از این قرارداد چند ماه گذشت و در نزدیکی فصل پائیز سیاست روم در مشرق تغییر کرد، توضیح آنکه نرون قیصر روم یکی از دوستان خود را موسوم به سزننیوسپتوس[۱] بمشرق فرستاد، تا امور ارمنستان را اداره کند و مقرّر داشت، که کربولو فقط امور سوریّه را عهدهدار باشد. یکی از جهات آمدن پتوس این بود، که کربولو خواسته بود کسی را به کمک او بفرستند و این خواهش نه از این راه بود، که عقیده داشته باشد دو نفر فرمانده بهتر از یک نفر کار میکنند، بل میترسید، که ماندن او در مشرق بطول انجامد و در این مدّت مسئولیّتها و تقصیراتی برای او نزد نرون ایجاد کنند. پتوس لژیونی هم با خود آورد و بعد قوای رومی را دو سردار مزبور بین خودشان تقسیم کردند، بدین منوال، که هر کدام دارای سه لژیون سپاهیان رومی شدند و از قشون محلّی سپاهیان سوریّه جزء ابواب جمعی کربولو گردید و لشکرهای پنت و گالاثیا و کاپادوکیّه تابع
- ↑ Caesennius Paetus.