برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۵۳۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

باعث بغض شدید مردم نسبت به آنها می‌شد.

تراژان پس از تسخیر تیسفون مالک تمامی صفحاتی گردید، که تا خلیج پارس بسط می‌یافت و بنابراین خود را اسکندر ثانی پنداشت، زیرا مطمئن بود، که دولت پارت، یعنی دولتی، که در مدّت آن‌قدر سالها رقیب و همسر روم بود، از پا درآمده و اکنون دولت روم تمامی مشرق را تا رود سند و جیحون تسخیر خواهد کرد. افتادن تخت زرّین بدست رومیها خیالات تراژان را تأیید می‌کرد، زیرا او این قضیّه را به فال نیک می‌گرفت و پیش خود می‌گفت، که سلطنت اشکانیان خاتمه یافته، پس از این آقای مشرق زمین فقط رومی است. دور شدن خسرو از رومیها بطرف ایالات شرقی مملکتش بجای اینکه باعث نگرانی تراژان گردد، بعکس، او را امیدوار می‌ساخت، که زمان امنیّت کاملش در رسیده. شاه در میان اهالی دور از تمدّن خودش است و نمی‌تواند ضرری به رومیها برساند. در این احوال، تراژان، برای اینکه اوقاتی با فراغت خیال صرف تفریحات خود کند، سفر خلیج پارس را از راه فرات پیش گرفت و به تحقیقاتی راجع بهند پرداخت. فقط تأسّفی، که داشت، این بود، که بواسطه کبر سنّ اجل فرصت نخواهد داد، تا هند براند و مانند اسکندر تسخیر هند را خاتمۀ فتوحات خود قرار دهد (دیوکاسّیوس، کتاب ۶۸، بند ۲۸ و ۲۹). در این وقت تراژان نمی‌توانست تصوّر کند، که چند هفته دیگر ابرهای سیاهی در افق خیالات گوناگون و نقشه‌های دور و دراز او پدید خواهد آمد و بآمال و آرزوهای او خاتمه داده، نتایج تمام فتوحات گذشته‌اش را هم نیست و نابود خواهد ساخت.

شورش اهالی بر ضدّ رومیها

چنین بود احوال رومیها، که ناگاه اخباری رسید، که تراژان را از فراغت و بیکاری دوباره بکار و کوشش دعوت کرد.

اخبار حاکی بود، که در همه جا شورش اهالی بر ضدّ رومیها در سلوکیّه و الحضر و نصیبین و ادس (اورفه) مردم اسلحه برداشته‌اند و خطوط ارتباطیّۀ رومیها و عقب‌نشینی آنها بدست دشمن افتاده و