رفت، ولی یادگارهای بزرگی هم از خود گذاشت. او در مدّت تقریباً پانصد سال حمایت ایران را بعهده گرفت و انصاف گوید، که مأموریّت خود را خوب انجام داد و اگر هم از نفاق درونی سقوط کرد، باز برای او این سقوط دیرتر از همه رویداد: دولت ماد بقول هرودوت یکصد و پنجاه سال حکمرانی کرد، دولت هخامنشی از کوروش بزرگ تا فوت داریوش سوّم دویست و بیست، دولت ساسانی، چنانکه بیاید، چهارصد و بیست، امّا دولت اشکانی چهارصد و هفتاد و پنج سال.
بنابراین از تمامی سلسلههائی، که در ایران سلطنت کرده و رفتهاند، دولت اشکانی یگانه سلسله است، که تا حال از حیث طول مدّت حکمرانی در تاریخ ایران نظیر ندارد، زیرا سلسلۀ صفوی، که از حیث مدّت، طولانیترین سلسله شاهان ایران اسلامی تا زمان ما است، دویست و شانزده سال سلطنت کرد. بالاخره دربارۀ دولت پارت باید این نکته را هم در نظر داشت، که او، وقتی که میرفت، برخلاف دولت هخامنشی، ایران را به ایرانی سپرد و در مقابل خارجی سر فرودنیاورد.
اکنون موقع آن است، که از قسمت تاریخی دولت پارت به قسمت تمدّنی آن بگذریم، ولی قبل از مبادرت باین کار، مقتضی است بدانیم، که نویسندگان شرقی در باب این دولت چه گفتهاند و روایات ملی در این باب چیست، زیرا از مفاد آنچه که تا حال گفته شده، به خوبی معلوم است، که تا اینجا نگارشات ما مبتنی بر نوشتههای نویسندگان یونانی و رومی و گاهی هم یوسف فلاویوس مورّخ یهود و نیز مسکوکات شاهان پارت و کتب اروپائیانی است، که در تاریخ پارت مطالعاتی دقیق کردهاند.
اکنون باید دید، که آیا مدارکی دیگر برای تاریخ پارت وجود دارد یا نه و، اگر دارد، مفاد این نوع مدارک چیست.
فصل پنجم-تاریخ پارت موافق مدارک شرقی
در میان مدارک شرقی جای اوّل را باید بروایات ملّی داد و در این قسمت