برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۶۳۸

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

بماند و ولیعهد گردد. باقی اولاد از زن و مرد به هاش‌دیانک که به آنها تعلّق دارد، بروند. پس از این کارها وال ارشک در مدزپین [۱] (نصیبین) مرد و سلطنتش ۲۲ سال بود (۱۴۹-۱۲۷-ق. م).

«ارشک اوّل پدرش را پیروی کرد و با اهالی پنت جنگید. . . . . در این وقت اختلالی بزرگ در گردنه‌های کوه قفقاز در صفحه بلغارها پدید آمد و مردمانی زیاد به مملکت ما مهاجرت کرده در جنوب گگ [۲] (یاجوج) در صفحات حاصل‌خیز برای مدّتی مدید برقرار شدند. . . . . » 

بعد موسی‌خورن از چیزهائی حرف می‌زند، که بموضوع ما مربوط نیست و باین قسمت چنین خاتمه می‌دهد «حکایت ماراپاس کاتینا در اینجا تمام شد» .

چنین است مفاد نوشته‌های نویسنده مذکور و می‌توان گفت، که حکایت او، اگر صرف‌نظر از جزئیات کنیم، روی‌هم‌رفته بتاریخ نزدیک است ولی بجای اسامی خاصّه شاهان اشکانی باسم عمومی ارشک غالباً اکتفاء شده، به هرحال بقدری، که راجع به اشکانیان است، بطور کلّی (یعنی روی‌هم‌رفته) با تاریخ موافقت دارد. مقصود از مقدونیها هم همان سلوکیها هستند، که اصلاً مقدونی بودند. از شاهان اشکانی کسی، که با وال ارشک معاصر بوده یکی مهرداد اوّل است (۱۷۴-۱۳۶ ق. م) و دیگری فرهاد دوّم (۱۳۶-۱۲۷ ق. م) و اگر آمدن ماراپاس کاتینا به دربار ایران راست باشد، شاهی، که او را پذیرفته مهرداد اوّل بوده، ولی باید گفت، که در باب صحّت این روایت و اینکه کتابخانه‌ای در نینوا بوده، بعضی تردید دارند.

باردسن [۳]

در باب باردسن به صفحۀ ۹۶ این تألیف رجوع شود.

موسی‌خورن از قول او گوید (کتاب ۲، بند ۶۱-۶۶):

بعد از آرداشس (اردشیر) پسرش آرداوازت (ارته‌باذ) پادشاه شد. او از آرارات (آغری‌داغ) تمام برادرانش را راند، تا آنها در صفحه‌ای، که متعلّق به پادشاه است، سکنی نکنند. او فقط (دیران) را، که جانشینش بود،


________________________________________

  1. Medzpine.
  2. Gog.
  3. Bardesane.