نیز مینامیدند[۱]. حالا این تنگ را داریال نامند و در راهی است، که از آن طرف کوههای قفقاز بتفلیس میآید. م.). آنها در تحت ریاست وناسب مرهاب بودند.
از رود کور (کوروش) عبور کرده در اینجا جمع شدند، واگارش با سپاهی زیاد باستقبال آنها شتافته اردوی آنها را پر از نقش کشتگان کرد و آنها را تا تنگ جر تعقیب کرده از آن گذشت.
اگرچه ارامنه شجاع اینجا هم فاتح گشتند، ولی واگارش از دست تیراندازان ماهر زخمی برداشته درگذشت. او ۲۱ سال سلطنت کرد. پس از او پسرش خسرو بتخت نشست، این زمان سال سوّم سلطنت اردوان شاه پارسیها (ایرانیها) بود. بعد او فوراً از کوه بزرگ قفقاز گذشت، تا انتقام پدرش را بکشد، با شمشیر و نیزه اهالی را تعقیب کرد، صد یک چیزهای مفید را برگرفت و کتیبهای بزبان یونانی در اینجا نویساند، تا معلوم باشد، که این صفحه در تحت اطاعت رومیها است.
در خاتمه موسیخورن گوید (کتاب ۲، بند ۶۶)، که این وقایع را پارتادزن (باردسن) حکایت کرده و او را در ادس (اورفا) در زمان آنتونن اخری[۲] وقت خوش بود.
آگاتانژ[۳]
در باب این مورّخ به صفحه ۹۶ این تألیف رجوع شود.
آگاتانژ منشی درتاد[۴] (تیرداد دوّم) پادشاه ارمنستان بود و از وقایعی صحبت میدارد، که از ۲۲۶ تا ۳۳۰ م. رویداده. مفاد نوشتههای او راجع بانقراض دولت اشکانی چنین است:
فصل اوّل-وقتی که دولت پارت رو بانقراض میرفت، اردشیر پسر ساسان والی سدهر (استخر) اردوان پسر واگارش (بلاش) را کشت و سلطنت را از او ربود.
بعد او سپاه پارس را، که از پارتیها برگشته بودند، بطرف خود جلب کرد و این سپاه اردشیر پسر ساسان را باتفاق آراء شاه خود دانست. این خبر به خسرو پادشاه