(۱۵۶)- گلدان، سبو و لامپای پارتی (مطابق کتاب لفتوس)
یعنی یک مرد جنگی و دولت پارت یعنی یک اردوی نظامی. بنابراین یک نوع خشونت و سادگی ابتدائی در همه چیزشان دیده میشود: در عادات، در لباس، در طرز زندگانی، در ابنیه، در حجّاری، در موسیقی، و غیره و غیره، هرچه هم در این دوره نسبت به دورۀ هخامنشی تغییر میکند، مبتنی بر تقلید است. هخامنشیها، چنانکه گذشت، اقتباس میکردند، ولی تصرّفی هم در چیز اقتباس شده بعمل میآوردند، به حدّی که آن را ظریفتر و صنعت هخامنشی میکرد. مثلا ستونهای مصری، سرستونهای آسوری و غیره (صفحات ۱۵۵۵-۱۵۶۲ این تألیف)، ولی پارتی بهمان تقلید قانعست، زیرا از بهتر کردن عاجز است و خود تقلید هم خشن است.
کلیّة در این دورهای، که از اسکندر تا روی کار آمدن ساسانیان امتداد مییابد و پنج قرن و نیم است، آثار از قبیل ابنیه و عمارات عالیه و کارهای بزرگ مانند دورۀ آسوریها و بابلیها و ایرانیان (هخامنشیها) دیده نمیشود و آن روح، که در این سه ملّت ظاهر شد و باعث آنقدر ابنیه و آثار گردید، از میان میرود.
راست است، که پادشاهان پارت دارای ثروت و تموّل بودهاند، ولی از حیث ابنیه و قصور و قبور و غیره آنها را نمیتوان در ردیف پادشاهان بابل و آسور و ایران هخامنشی قرار داد، زیرا عدم تناسب و نازیبائی در کارهای آنها، بیشتر بآثار قبل از تاریخ شباهت دارد. از این جهت است، که اگر در دورۀ فاصل بین اسکندر و