و چون بهتر حفظ شده، بیشتر میتواند مورد مطالعه گردد و تصوّری در باب آثار سلوکی و پارتی به ما بدهد. شیوۀ این آثار شیوۀ آثار تختجمشید است و مهر ایزد آفتاب مانند حجّاریهای برجستۀ ایرانی تصوّر شده و پرتوی از نور او را مانند هلیوس ربّ النوع آفتاب یونانی احاطه کرده.
چنانکه معلوم است آنتیوخوس پادشاه کمّاژن نسب خود را به هخامنشیها میرساند. امّا در باب کمّاژن بالاتر کراراً گفتهایم، که تابع روم بود.
نهم-مجسّمه یک مردی را، که نشسته و پائین تنهاش را از حفریّات در رأس العین در شمال بین النهرین یافتهاند، نیز از حیث جلال لباس و زیادی جواهر، که حتّی روی شلوار استعمال شده، از آثار پارتی میدانند. گمان میکنند، که این مجسّمۀ آکبار پادشاه ادس است. اگرچه سر این مجسّمه را ندیدهاند، با وجود این تصوّر میکنند، که شبیه پادشاهان پارتی است، که مجسّمهشان از عاج یا فلزّ و غیره زیاد است، لباس پارتی دارد و موهای مجعّد و تاجی بر سر.
دهم-حجّاریهای پالمیرا (تدمر) واقع در شامات را، که واسطۀ تجارت بین ایران و دریای مغرب بوده و نیز بعض اشیائی را، که در افغانستان و هند از حفریّات بدست آمده، به دورۀ پارتی مربوط میدارند، ولی از این حیث متمایزاند، که اختلاط شیوۀ یونانی و مشرق زمینی در آنها بیشتر است و مانند آثار نمرود داغ از شیوه صحیح پارتی نیستند.
از آنچه، که در باب آثار پارتی و صنایع این دوره گفته شد، باین نتایج میرسیم:
اوّلا چنانکه صنایع هخامنشی در تحت تأثیر صنایع آسوری درآمده بود، صنایع پارتی در تحت تأثیر صنایع یونانی بوده، مخصوصا شیوۀ ستونسازی یونانی به خوبی حسّ میشود. بعضی معتقدند، که شیوۀ رومی هم در صنایع پارتی تأثیر کرده بود، زیرا در معبد الحضر طاق استعمال شده و اکثریّت اهل فنّ طاق را از معماری رومی میدانند، برخلاف دیولافوا، که آن را از معماری ملّی قدیم ایران میداند