به ایران عودت کرد و بنابراین سند و پنجاب را جزو ممالک ایران این زمان میدانند (به حدود ایران ساسانی در فصل دوم باب پنجم رجوع شود) برای تأمین این عهدنامه انوشیروان دختر خاقان ترک را گرفت (هرمز پسر انوشیروان را که ولیعهد بود بدین مناسبت ترکزاد مینامیدند) چون در دفعه اولی اسمی از ترکها برده میشود لازم است کلمۀ چند در این باب گفته شود.
ترکها تیرۀ از هونها بودند و این تیره که موسوم به (آسّنا) بود از فشار امپراطور چین در ۴۳۳ میلادی کوچیده بطرف مغرب رفت و در ازمنه بعد به دو قسمت تقسیم شد قسمت شرقی اراضی ما بین مغولستان و کوههای اورال را متصرف شد و قسمت غربی ممالک ما بین کوههای آلتائی و سیحون را تصاحب کرد کلمه ترک از کوهی است که شبیه به کلاه خود است و کلاه خود را در زبان ترکی دورک[۱] میگفتهاند پادشاه این مردمان لقب خاقانی داشته و اولین خاقان ترکها (تومن)[۲] نامی بوده که در حوالی ۵۳۳ فوت کرده خاقان ترکها در زمان انوشیروان مکانخان[۳] نام داشت.
جنگ با خزرها
بعد از فراغت از هیاطله و انقراض دولت آنها انوشیروان به خزرها پرداخت زیرا اینها هم بحدود ایران تجاوز و قتل و غارت میکردند جنگ با آنها نیز به بهرهمندی ایرانیها خاتمه یافت برای ترس و رعب آنها بهطوریکه مینویسند انوشیروان هزارها نفر از این مردمان وحشی را کشت و مملکت آنها را غارت کرد.
سفر جنگی سردار ایرانی به یمن
در زمان انوشیروان یکی از شاهزادگان خاندان حمیر که در یمن سلطنت