برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۸۴۹

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

بیرون آمد: امپراطوری‌های روم شکستها خوردند و غرمتها دادند [۱]دولت هیاطله از صفحه روزگار محو شد خزرهای وحشی گوشمالی سخت دیدند و از آن به بعد دیگر پیرامون تجاوز به خاک ایران نگشتند. ترکهای آن طرف جیحون بجای خود نشستند حبشیها از یمن رانده شدند و این مملکت دست‌نشانده و مستعمره ایران گردید از طرف دیگر اصلاحات او در امور داخلی ایران روح جدید به کالبد ایران دمید و با وجود انقلابی که از مزدک و مزدکیان در ایران حاصل شده بود امنیت و عدالت او به زراعت و تجارت و صناعت ایران رونق شایانی داد و ایرانی برای مرتبه اولی با علوم یونانی آشنا شد این نکته نیز جالب توجه است که انوشیروان آخرین ستاره بود که در افق ایران باستانی درخشید زیرا ایران ساسانی بعد از افول آن بواسطه خبطهای جانشینهای او و جهات دیگر با سرعت رو به انحطاط رفت و دیری نگذشت که دولت قوی اردشیر پاپکان منقرض و از برای ایران تاریخ جدیدی شروع شد بنابراین خسرو اول انوشیروان عادل آخرین شاهی است که عظمت ایران باستانی را در شخص خود مجسم کرده. درین جا بی‌مناسبت نیست گفته شود که مورخین یونانی انوشیروان را خیلی بد توصیف کرده‌اند بدین معنی که چون نتوانسته‌اند صفات مملکت‌ستانی و مملکت‌داری او را منکر شوند او را غیر عادل و بی‌رحم و خسیس و غدار معرفی کرده‌اند و لیکن محققین جدید بر این عقیده‌اند که کارهای انوشیروان بقدری برای رومی‌ها (یونانی‌ها) موهن و برای ایرانیها باعث افتخار بوده که نه تکذیب آنان را می‌توان مبنای قضاوت قرارداد و نه تمجیدات اینان را و بالاخره قضاوتشان تقریباً با جزئی اختلافی این است که انوشیروان یکی از بزرگترین شاهان ایران قدیم

________________________________________

  1. بعضی از مورخین نوشته‌اند که در زمان انوشیروان دولت روم باج‌گزار ایران گردید و نظرشان به عهدنامه پنجاه‌ساله ۵۶۲ است ولی اگر در شرائط عهدنامه دقیق شویم وجهی را که دولت روم متعهد شده بود همه‌ساله به ایران بپردازد نمی‌توان باج تصور کرد بلکه اقساطی بوده که در ازای واگذاری لازیکا تأدیه می‌شده.