دولتی که بقول پرفسور زارّه[۱] دو آقای دنیای قدیم بودند یکی امپراطوری روم و دیگری شاهنشاهی ایران در این ممالک زمینهای برای فتوحات مسلمین تهیه شده بود زیرا هر دو دولت در حال انحطاط بودند و بواسطۀ جنگهای متواتر متمادی با یکدیگر رمقی نداشتند از طرف دیگر اعراب مردمانی بودند تازهنفس و معتاد به سختیها و مشقتهای زندگانی کویر عربستان و صحراگردی و با صرفنظر از این خصوصیات به تازگی دارای مذهبی شده بودند که اصول تساوی و وحدت عقیده را ما بین آنها ایجاد و از خودگذشتگی و فداکاری را باعلی درجه تشویق مینمود چه اجر کشتن و کشته شدن را بهشت برین قرار میداد و غنائم و ذخائر بیشماری در صورت فتح از خزانه این دولتهای قدیم بتصرف فاتحین درمیآمد این بود که نهضت عرب کاری کرد که سابقه نداشت شاهنشاهی ساسانیان واژگون و امپراطوری روم تقریباً تمام مستملکات خود را در آسیا و افریقا فاقد گردید (اگر مسلمین دارای بحریۀ قوی بودند دولت روم هم منقرض میگردید) و مسلمین دولتی تشکیل دادند که از پشت دیوار چین تا جبل طارق وسعت آن بود در اینجا بهخودیخود مسئله مطرح میشود ایران آن زمان در چه حالی بود؟در دو کلمه میتوان آن را توصیف کرد ایران این زمان درست فاقد تمام چیزهائی بود که مزایای مسلمین محسوب میشد زیرا آنچه در ایران آن زمان دیده میشود این است:
۱) هرجومرج عقاید و افکار بواسطه تشتتات مذهبی (مذهب زرتشت با فرق مختلفه آن مثل زروانیان و گیومرثیان و غیره-مذهب مانی-مذهب مزدک- مذهب عیسوی-مذهب بودائی-چنانکه از فصل دوم این باب معلوم خواهد شد)
۲) هرجومرج سیاسی و نفوذ فوقالعاده نجبا و روحانیین و فقدان شاه عاقل و
- ↑ Fr. Sarre. L'art de la Perse Aneienne.