داده روانه جنگ میکردند. غالبا مواجبی هم به آنها نمیدادند و چون اینها غالباً اسلحه را ریخته فرار میکردند بدین جهت اینها را برای خدمات خارج از صف بکار میبردند فیلها را عقب صف وامیداشتند بنابراین در حکم ذخیره بودند روی فیلها برجهائی میگذاشتند که پر از جنگیها بود فیلها در جنگهائی که با روم میشد مفید بودند زیرا تا حدی باعث وحشت رومیها میگردیدند گاهی هم فیلها را برای ترسانیدن اسبهای سوارهنظام دشمن در جلوی قشون وامیداشتند چنانکه در جنگ با اعراب ذکر شد بیرق همان درفش کاویانی بود (یادگار کاوۀ آهنگر داستانی) این بیرق در نزد ایرانیهای قدیم خیلی احترام داشت زیرا آن را علامت ملّیت خود میدانستند بمرور زمان پرده این بیرق پرعرضوطول شده بود زیرا در اواخر دورۀ ساسانی طول آن ۲۲ پا و عرض آن ۱۵ پا بود (تقریبا هفت ذرع در پنج) چوب بیرق در بالا به سه گلوله و در پائین بدو گلوله منتهی میشد و مزین به جواهرات قیمتی بود زیرا شاهان ساسانی اشتیاق داشتند که بر اهمیت آن همواره بیفزایند این بیرق در جنگ قادسیه جزو غنایم نصیب اعراب شد شیپور همان چیزی بود که بعدها هم کارنای (گرنا) نام داشت و دمیدن آن علامات شروع به جنگ بود قبل از جنگ بعادت مذهبی در رودخانه نزدیکی آبریزان میشد و اول تیری که انداخته میشد بایستی با آب متبرک شسته شده باشد گاهی قبل از اینکه دو صف دشمن بهم بیفتند سرداری یا دلاوری مبارز میطلبید و در این موقع بلند میگفت (مرد و مرد)[۱] یکی از تکالیف سردار این بود که قبل از جنگ سپاهیان را بحفظ مذهب و مملکت تشویق کرده اجر دنیوی و اخروی این کار را به آنها گوشزد نماید هرگاه خود شاه فرماندهی قشون را داشت تختی برای او در وسط قشون میزدند و او از آنجا فرمان میداد معمولاً خود شاه حمله یا یورش نمیبرد و لیکن
- ↑ نویسندگان قرون اولیه اسلامی (مردامرد) ضبط کردهاند.