برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۲۹۳۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

محسوب می‌شد و اموال صغار را اداره می‌کرد چغرزن نمی‌توانست پسرخوانده شود زیرا او را صغیره می‌دانستند و همیشه در تحت قیمومت پدر خود بود پسر خوانده بایستی عاقل و دارای خانواده و متدین بدین زرتشتی بوده مرتکب گناهان کبیره نشده باشد اگر زنی پسرخوانده می‌شد بایستی علاوه بر عقل و دیانت زرتشتی دارای عفت بوده همخوابه کسی یا پسرخوانده دیگری نگردیده باشد (برای زن بیش از یک‌بار جائز نبود پسرخوانده شود) پسرخوانده‌ها سه نوع بودند ۱) پسرخوانده‌های موجود یعنی زن ممتازه یا یگانه دختر متوفی ۲) پسرخوانده‌های معین یعنی آنهائی که بتوسط متوفی قبل از فوتش معین شده بودند ۳) پسرخوانده‌های مقرر-آنهائی که توسط خانوادۀ متوفی بعد از فوت او از میان اقارب نزدیک او مقرر شده بودند زن ممتازه مکلف بود که بعد از شوهر تکالیف خود را نسبت به میت بجا آرد-امور خانواده را اداره کند-دخترها را شوهر دهد-از خواهران و اقربای نزدیک متوفی نگهداری نماید (در صورتی که قیم نداشتند) زن ممتازه در مقابل این کارها حق داشت که قسمتی از مال متوفی را خرج نماید اگر دختر متوفی شوهری داشت زن ممتازه بایستی تکالیف خود را با مشورت آن مرد انجام دهد-راجع بمیراث اطلاعات زیادی بما نرسیده همین‌قدر معلوم است که مؤبد ترکه را موافق وصیت‌نامه تقسیم می‌کرد و اگر متوفی دارائی نداشت از بازماندگان او نگهداری می‌نمود و مفتشینی معین می‌شدند که در امر ترکه و میراث نظارت داشته نگذارند حق کسی پایمال شود هر مردی حق داشت که سهمی از مال خود را برای دخترانی که شوهر نکرده‌اند و نیز برای پادشاه زن بگذارد مال مرد و زن جدا بود مگر اینکه زن و شوهر بموجب قرارداد مخصوصی اموال خود را شراکتی کرده باشند بعد از چنین قراردادی زن حق نداشت آن را بهم زند ولی مرد می‌توانست کسی نمی‌توانست وارث قانونی را از ارث محروم کند مگر به اندازه‌ای که برای تأدیه دین متوفی یا نگاهداری پدر یا زن