سخت نبود چه کلیة مایل بود که امور را بصلح و سلم حل و تصفیه کند و بهمین جهت که نسبت به عیسویها به مسالمت رفتار میکرد نزد روحانیین زرتشتی به گناه کار معروف شد این اغماض باعث شد که کلیساهای عیسوی در اکثر شهرهای ایران حتی در طرف شرق آن مثل مرو و غیره برقرار گردید و مردم و حتی خانوادههای بزرگ بدین عیسوی درآمدند تجری کشیشهای مسیحی به درجهای رسید که در یکی از شهرهای خوزستان آتشکدۀ را در نزدیکی کلیسائی خراب کردند و مؤبد شکایت آن را نزد یزدگرد برد و او حکم کرد تا آتشکده را از نو بسازند ولی کشیش عیسوی اطاعت نکرد و محکوم به اعدام گردید پس از آن سختیهای سابق نسبت به مسیحیها باز شروع شد و تا فوت یزدگرد که به زودی در گذشت حال بدین منوال بود در زمان بهرامگور و یزدگرد دوم همان سختیها دوام داشت و شرایط عهدنامهای که دولت روم با بهرام راجع به آزادی مذهب عیسوی بسته بود اجرا نشد. در زمان انوشیروان بعد از آنکه جنگهای او با روم شروع شد ایرانیها در شامات (بخصوص بعد از گرفتن انطاکیه) نسبت به عیسویها خیلی سختی کردند و خلیفۀ بزرگ آنها (مارابا) نام را تبعید نمودند و لیکن وقتی که انوشیروان با روم عهدنامۀ صلح پنجاهساله را منعقد نمود یکی از مواد عهدنامه این بود که عیسویها آزادی مذهب خواهند داشت بشرط اینکه به تبلیغ نپردازند [۱]خسرو پرویز که در ابتداء نسبت به رومیها فاتح بود دربارۀ عیسویها سختی نمیکرد و لیکن بعد از فتوحات هرقل نسبت به آنها سیاست بسیار سختی اتخاذ کرد بهطوریکه فوت او را عیسویها نجات خود دانستند در سلطنت شیرویه آزادی کامل به عیسویها داده شد تشکیلات روحانیین عیسوی در ایران مثل تشکیلات آنها در
________________________________________
- ↑ عقیدهای که به انوشیروان راجع به مذهب عیسوی نسبت میدهند این است که گویند گفته است: «چه باکی دارید از مذهبی که بانی آن گفته اگر بیک طرف صورت شما سیلی بزنند طرف دیگر را پیش آرید» بعضی از نویسندگان اروپائی گمان میکنند که انوشیروان باطناً عیسوی بوده و لیکن مدرک کافی در دست نیست.