(به عقیده بعضی تا قرطاجنه) مسلم شد کوروش بزرگ این دولت را تأسیس نمود و داریوش بزرگ«آن را بترتیب صحیح»[۱] در آورد با روی کار آمدن پارسیها سه چیز برای دفعه اولی در تاریخ وقوع یافت:
اول-استیلای آریانها در آسیای غربی و بلکه در عالم آن روزی زیرا تا آن زمان تا اندازۀ که تاریخ یاد دارد استیلا با اقوامی بود که زبانشان زبان ملتصق است[۲] مثل عیلامیها-سومریها-هیتها یا با مردمان سامینژاد مثل کلدانیها- آسوریها-فینقیها و غیره
دوم-یک چنین دولت عظیمی تا آن زمان تأسیس نشده بود: آسور که قبل از بزرگ شدن مدها بزرگترین دولت آن روزی بود شاید معادل نصف دولت هخامنشی میشد.
سوم-هیچ دولت بزرگی تا آن زمان دارای تشکیلاتی مثل ایران داریوش اول نگشته بود زیرا سلاطین آسور و غیره غالباً ممالک را برای غارت یا گرفتن باج تسخیر میکردند و تشکیلاتی مثل تشکیلات داریوش اول ممالک تابعه را بهم پیوند نمیکرد بنابراین تشکیلات داریوش در تاریخ تازگی داشت و دولت هخامنشی نخستین نمونه و امتحان آریانها در تشکیل دولتهای بزرگ گردید پارسیها در نهضت خود بغرب بیونان برخوردند و ثلثی از آن تابع ولی باقی یونان چنان مقاومتی نشان داد که نهضت پارسیها بطرف مغرب متوقف شد و بعد خاتمه یافت: عالم یونانی ورای عالم آریانهای ایرانی بود و در مصادمه دو
- ↑ عین عبارت کتیبه نقش رستم داریوش اول است.
- ↑ زبان ملتصق (Agglutinant) بهطوریکه علماء فقه اللغه تشخیص دادهاند زبانی است که در لغات آن صرف و اشتقاق از این راه بعمل میآید که به آخر ریشه یا ماده یک یا چند هجا[ سیلاب ]علاوه میشود بدون اینکه ریشه تغییر نماید گوئی که این سیلابها بآخر ریشه الصاق شده برخلاف زبانهای هند و اروپائی و سامی که ریشه تغییر کرده با سیلاب ممزوج میشود[ برای مقایسه و فهم مطلب مصدر فعلی در زبان ترکی که زبان ملتصق است و فارسی مترادفا صرف شود ]زبانهای تورانیهای آلتائی غالباً زبان ملتصق است عقیده [ بپ ]عالم معروف این است که زبانهای هند و اروپائی هم یکوقتی ملتصق بوده