ممالک مشرق هم مانند چین و غیره شامل کرد، چه بین این تمدن و تمدن چینی و امریکای قدیم، چنانکه گویند، شباهتهای حیرتآور وجود دارد. عجالة علم تاریخ نتوانسته این مسئله را حل کند و بنابراین علماء و محققین دائره را تنگتر گرفته تاریخ «مشرق قدیم» یا «عهد قدیم ممالک متمدنۀ دریای مغرب» را شامل مصریها، سومریها، اکدیها، سامیهای کلده و آسور میکنند و پس از آن از گذشتههای مللی حرف میزنند، که هرچند تمدن عالی پروردهاند، ولی تمدن آنها کم یا بیش در تحت نفوذ مصریها یا بابلیها و یا هردو پرورش یافته. این ملل به ترتیب تاریخی عبارتند از: ۱ - سامیهای سوریه و عربستان و نیز فینیقیها که تمدن شرقی را بمغرب بردند. ۲ - ملل و مردمانی که در آسیای صغیر میزیستند و نژاد آنها هنوز محققا معلوم نیست، مانند هیتها و غیره.[۱] ۳ - اهالی سیاهپوست (نوبی) در جنوب مصر که دولت (مروایت) را تشکیل کردند. ۴ - عیلامیها که نه سامی بودند و نه آریانی. ۵ - قدیمترین نمایندگان نژاد آریانی بخصوص مادیها و پارسیها که از مشرق قدیم دولت واحد و مشکّلی ساختند.[۲]
تمدّن بحر الجزائر[۳] یا یونانی و تمدن (اتروسکی) یا رومی در این قسمت از تاریخ داخل نیست، چه تمدن یونانی و رومی، هرچند پایهاش بر تمدن مشرق قدیم است، ولی بعدها خصائصی دیگر یافت و در تاریخ تمدّنها معروف به «تمدّن یونانی و رومی» گردید. بنا بر آنچه گفته شد حدود جغرافیائی مشرق قدیم عجالة چنین است: ۱ - از آسیای وسطی، دریای کسپین یا خزر، کوههای قفقاز و دریای سیاه تا خلیجپارس، عربستان جنوبی و دریاچههای افریقائی. ۲ - از سند تا جبل طارق. این است حدود مشرق قدیم. اما راجع به حدّ نهائی آن در زمان بین علماء مباحثات زیاد شده و باین مسئله، که در چه زمان این تاریخ خاتمه یافته، جوابهای مختلف دادهاند. بعض علماء باین عقیدهاند که حدّ نهائی این تاریخ زمانی است که برتری تمدن یونانی مسلم گشت و یونانیها پیش آهنگ تمدّن شدند،