داخلی موفق نشدند جمع شده دولت واحدی تشکیل دهند و هر شهر امیر یا پادشاهی داشت، ولی در دریانوردی شهرتی به سزا یافتند. صیدا از قرن ۱۶ تا ۱۳ ق. م واسطۀ تجارت غرب و شرق بود و صور پس از آن دارای همین مقام گردید. مستعمرات و تجارتخانههای فینیقی در تمام عالم قدیم پراکنده بود. این مردم از طرف غرب تا جزایر بریطانیای کبیر و از طرف مشرق تا بوغاز مالاکا، در نزدیکی هندوچین، تجارت میکردند و موافق آثاری، که کشف شده، در افریقای جنوبی نیز مستعمراتی داشتهاند. این مملکت مکرّر تابع مصریها گردید، بعد در قرن هشتم ق. م، در تحت تسلط آسوریها و در اوایل قرن ششم بتصرّف بابلیها درآمد. پس از آن در زمان کوروش جزو ممالک ایران گردید، و لیکن فینیقیها به تابعیت خارجه اهمیت زیاد نمیدادند، چه دریاها و مستعمرات در تحت اقتدار آنها باقی میماندند. رقیب بزرگ آنها یونانیها بودند، که در دریانوردی مهارت تامّی یافتند. اختراع رنگ ارغوانی، یا کشف حیوانی، که این رنگ از او گرفته میشد، و اختراع شیشه از فینیقیها است. اختراع الف باء را هم به آنها نسبت میدادند، ولی اکنون عقیدۀ اکثر محققین این است، که آنها الفباء را از عبریها اقتباس و در ممالک غربی منتشر کردند. کلیة، چنانکه در مدخل گفته شد، تمدّن مشرق قدیم بتوسط فینیقیها در ممالک اروپا انتشار مییافت. از تابع شدن فینیقیه به ایران دو مزیّت بزرگ برای دولت هخامنش حاصل شد، اوّلا تمام سفاین فینیقی باختیار دولت مزبوره درآمد و بغتة دولت ایران اوّل دولت بحری گردید. راست است، که قبل از تسخیر بابل هم دولت هخامنشی، بواسطه تابع کردن یونانیهای آسیای صغیر، دارای بحریه بود، ولی عدّۀ سفاین آنها با عدۀ سفاین فینیقی مقابلی نمیکرد و دیگر این نکته را باید در نظر داشت، که یونانیهای آسیای صغیر باطنا با ایران نبودند، و حال آنکه فینیقیها تا آخر دورۀ هخامنشی نسبت به ایران باوفا ماندند. فقط در زمان اردشیر سوّم، چنانکه بیاید، صیدا شورید و این شورش را هم از سوءرفتار حاکم ایرانی دستهاند. ثانیا ایران آن زمان با داشتن فینیقیه بطور غیر مستقیم دارای نفوذی در مستعمرات و مستملکات فینیقیه در دریای مغرب گردید. از جمله قرطاجنه است،
برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۴۶۰
این برگ نمونهخوانی نشده است.