خود برگشت و خواست یکی از آداب یونانی (جشن مادر آلهه) را در نهان بگیرد، پادشاه آگاه شد و او را کشت. امروز اگر کسی اسم این شخص را در حضور سکاها ببرد گویند، که او را نمیشناسند». مورّخ مذکور گوید، که سکاها بعض عادات یونانی را استهزاء میکنند و مخصوصا میخندند به اینکه یونانیها خدای شراب درست کردهاند و در عید او مجالس شرب با غوغا و عربدههای مستی ترتیب میدهند.
عدّۀ نفوس، طرز معیشت
هرودوت گوید: عدّه سکاها معلوم نیست، که چیست. بعضی گویند زیاد است و برخی آنها را قلیل العدّه میدانند. چیزهای دیدنی در این مملکت نیست، جز رودهای عظیم، که از آن ذکری بالاتر شده[۱]. سکاها مردمان فقیر و بیبضاعتاند. غالبا با خانوادههای خود روی اسبها حرکت و از حشم گذران میکنند. در تیراندازی ماهرند. زبان سکائی مختلف است، زیرا سکاهای غربی با آخرین سکاهای شرقی بتوسط مترجم حرف میزنند.
راجع به خانوادۀ سکائی عقائد نویسندگان قدیم متشتّت است. هرودوت گوید، که بیش از یک زن نمیگرفتند. بقراط گفته، که تعدّد زوجات بین آنها معمول بود.
سترابون نوشته، در میان بعض طوائف سکائی زن اشتراکی است. راجع به غذای سکاها باید گفت، که پلین و سترابون بعض طوائف سکائی را آدمخوار دانستهاند، ولی غذای آنها غالبا شیر گاو و گوشت گوسفند و مادیان بوده از حفریاتی، که در بعض قبرهای سکائی کردهاند، معلوم شده، که این قبرها از زمان هرودوت نیست، یعنی زمان آنها پائینتر میاید. چیزهائی، که یافتهاند، اشیاء آهنی است مانند: زره، قمه، نیزه و غیره. بعد ظروفی از مفرغ، اسباب و ادوات خانه، آینه، گردنبند، زینتهای زنانه از شیشه، طلا، نقره، کهربا و غیره، که از تجارت با یونان و روم یا از غارت تحصیل میکردند. رویهمرفته حفریات در قبرهای مذکور نشان میدهد، که از حیث تمدّن در مرحلهای بسیار پست بوده صنایعی نداشتهاند.
راجع به نژاد آنها باید گفت، از چندی به این طرف این عقیده قوّت یافته، که
- ↑ مؤلّف بمناسبت راهی، که داریوش پیموده، پائینتر ذکر کرده.