سیرن مستعمرۀ یونانی در افریقا با شهری، که سیریناایک[۱] نام داشت. ۱۳ - برقه یابنغازی کنونی. ۱۴ - حبشه مجاور مصر.
پنجم - در اروپا تراکیّه تا دانوب و مقدونیّه. لازم است تذکر دهیم، که داریوش در کتیبۀ نقش رستم کرخا یا قرطاجنه را هم جزو ممالک ایران بشمار آورده، ولی، چنانکه از نوشتههای ژوستن دیده میشود، این مملکت تمکین از احکام او داشته، نه اینکه ایالت یا مملکت خراجگزاری بوده باشد. مورّخ مذکور در ضمن وقایع قرطاجنه گوید (کتاب ۱۹، بند [۲]): «در این زمان سفرای داریوش شاه پارس وارد شدند، تا قربانی انسان و خوردن گوشت سگ را قدغن کنند. شاه علاوه بر آن امر میکرد، که اهالی قرطاجنه مردههای خودشان را، بجای اینکه بسوزانند، دفن کنند و کمک قرطاجنه را در جنگی، که با یونان در پیش داشت میطلبید. چون اهالی این مملکت همواره با همسایگان خودشان در جنگ بودند،
از فرستادن کمکی امتناع کردند، ولی برای اینکه بمطالب دیگر جواب ردّ نداده باشند، سایر احکام را پذیرفتند». این است فهرست صفحات ایران و ممالک تابعۀ آن در زمان داریوش و، چون باین موضوع و تشکیلات و مالیاتها و غیره مشروحاً رجوع خواهیم کرد، عجالة باین اجمال اکتفا میکنیم. همینقدر گوئیم، که بعض این ممالک از خود پادشاهانی داشتند یا بواسطه امیران یا کاهنان بلندمرتبه اداره میشدند و معلوم است، که این پادشاهان و امرا یا کاهنان با تصویب دربار ایران باین مقام میرسیدند و دستنشانده بشمار میرفتند. ممالکی، که چنین پادشاهان یا مدیرانی داشتند، عبارت بودند از: [۳] - کیلیکیّه (تا قرن چهارم ق. م)، کاریه، بیتینیّه، لیکیّه، پافلاگونیّه. ۲ - مستعمرات یونانی در آسیای صغیر و تراکیّه، که بوسیلۀ حکّام یونانی اداره میشدند و آنها را یونانیها