برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۷۱۵

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

فصل پنجم - سلطنت خشیارشا

مبحث اول - نام و نسب

نام

اسم این شاه را چنین نوشته‌اند: در کتیبه‌های خود او و شاهان هخامنشی خشیارشا[۱]. بزبان شوشی - خشرشا[۲]. در نسخۀ بابلی کتیبه‌های هخامنشی - خشی‌یرشی[۳] و در یکی از استوانه‌های بابلی - خرشاای‌شیا[۴]. بزبان مصری - خشی‌یرش[۵]. در توریة (کتاب عزرا و استرودانیال) اخش‌ورش[۶]. هرودوت و دیودور و بعض مورّخین دیگر یونانی - کسرک‌سس[۷].

ابو ریحان بیرونی در آثار الباقیه (صفحۀ ۸۹) در فهرست ملوک کلدانی اخشیرش[۸] و در فهرست ملک ملوک کبار فارس (صفحۀ ۱۱۱) اخش‌ویرش[۹] بن‌دارا و هو خسرو الاوّل.

طبری - اخش‌ورش۱۰ بن کیرش۱۱ بن جاماسپ (ص ۶۵۰، [۱۰] و ص ۶۵۲، ۱۵).۱۲

ابو الفرج عبری در مختصر الدّول - اخشیروش۱۳ بن داریوش. بزبان ارمنی (از یونانی) کسرک‌سس۱۴. در اروپا این شاه را موافق اسم یونانی‌شده‌اش - کزرک‌سس۱۵ و بعضی کسرسس۱۶ نامند. در داستانهای باستانی اسم این شاه بکلی فراموش شده. بنا بر آنچه گفته شد، او را باید، چنانکه در کتیبه‌های هخامنشی نوشته‌اند، خشیارشا نامید.

طبری نژاد او را درست ضبط نکرده، زیرا این شاه نه پسر کوروش بود و نه نوۀ جاماسپ. اینکه ابو ریحان بیرونی اسم او را در جزو پادشاهان کلده نیز ذکر کرده، از آن جهت است، که او شاه کلده هم بوده. مصریها هم سلسلۀ هخامنشی را یکی از سلسله‌های فراعنه محسوب داشته‌اند. در جای خود این مطالب بیاید.

نسب

خشیارشا، چنانکه بالاتر گفته شده، پسر داریوش اوّل از آتس‌سا دختر کوروش بزرگ بود و در سن ۳۵ سالگی بتخت نشست (۴۸۶ ق. م) ([۱۱])



  1. Khshiarsha.
  2. Khsharsha.
  3. Khshiarshi.
  4. Kharshaishia.
  5. Khshiarsha.
  6. Akhashverosh.
  7. Xerxes.
  8. Ahshirosh.
  9. AKhashverosh.
  10. Khsharsha.
  11. Khshiarshi.