برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۷۴۷

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

لشکر معلوم گردید.

شرح لباس و اسلحۀ ملل

پس از شمارۀ نفرات، جنگی‌ها را نظر به قومیّت آنها به گروه‌هائی تقسیم کردند و ترتیب چنین بود: [۱] - پارسی‌ها این لباس و اسلحه را داشتند: کلاهی نمدین، که خوب مالیده بودند و آن را تیار[۲] می‌گفتند، بر سر. قبائی آستین‌دار رنگارنگ، در بر. زرهی، که حلقه‌های آهنین آن به فلس‌های ماهی شباهت داشت، بر تن. شلواری که ساقها را می‌پوشید، در پا. سپری از ترکۀ بید بافته و در زیر آن ترکشی آویخته (هرودوت گوید، که این سپرها را گرهس[۳] می‌گفتند. م.) زوبین‌هائی کوتاه و کمانی بلند.

تیرهائی از نی داشتند و قمه‌ای کوتاه از طرف راست به کمربند بسته بودند. سپاهیان پارسی را اتانس پدر آمس‌تریس[۴] زن خشیارشا فرمان می‌داد.

بعد هرودوت نژاد پارسیها را بنا بر افسانه‌های یونانی چنین معیّن می‌کند (همان‌جا): «پارسیها را در عهد قدیم یونانیها کفن[۵] می‌نامیدند، ولی همسایگان پارسی‌ها آنها را آرتیان[۶] می‌گفتند و پارسی‌ها نیز خود را چنین می‌خواندند.

پرسه[۷] پسر زوس (رب النوع بزرگ یونانیها) از دانائه[۸] بود. او نزد کفه[۹] پسر بلوس[۱۰]رفت و دختر وی آندرومد۱۰ را گرفت. از این دختر پسری بدنیا آمد پرسس نام۱۱، که در نزد کفه بماند. بعد، چون کفه اولاد ذکور نداشت، تمام ملت را باسم (پرسس) پرس (پارسی) نامیدند (از این افسانه معلوم می‌شود، که یونانیهای قدیم پارسیها را از نژاد یونانی و آسوری می‌دانستند، چه زوس خدای بزرگ یونانی بود و دانائه به عقیدۀ یونانیها دختر آکری‌سیوس۱۲ پادشاه آرگس و زن زوس. بلوس و نینوس۱۳ هم نیاگان داستانی آسوریها بودند. این افسانه حاکی از حقیقتی است، که قرابت نژادی پارسیها با یونانیها است، چه هر دو از مردمان هند و اروپائی هستند. راجع به بلوس، یعنی به قرابت نژادی پارسیها از طرف مادر با آسوریها، باید در نظر داشت، که بعض محققین باین عقیده‌اند،



  1. Tiare.
  2. Tiare.
  3. Gerrhes.
  4. Amestris.
  5. Cephenes.
  6. Arteens.
  7. Persee.
  8. Danae.
  9. Cephee.
  10. Belus.