که توانائی جنگی دشمن را بیازمایند و ببینند، که آیا ممکن است از میان کشتیهای دشمن گذشته فرار کنند یا نه. هرودوت گوید: وقتی که سپاهیان خشیارشا و بخصوص سران سپاه دیدند، که یونانیها با عدّه کمی از کشتیها حمله میکنند، یقین حاصل کردند، که یونانیها دیوانه شدهاند و خود را به فنای حتمی سوق خواهند داد. حق هم با آنها بود، چه کشتیهای پارسی بر کشتیهای یونانی از حیث عدّه و هم از حیث سرعت سیر برتری داشت. بنابراین بحریۀ ایران درصدد محاصرۀ کشتیهای یونانی برآمد. ینیانهائی، که در بحریۀ پارس بودند، حسّیّات خوب نسبت به یونانیها میپروردند و برخلاف میل باطنی در جنگ شرکت داشتند، در وضع بدی واقع شدند، چه یقین داشتند، که یک نفر یونانی جان درنخواهد برد، ولی ینیانهائی که دلشان با پارسیها بود، از این واقعه خوشوقت بودند و محاجه میکردند، که کدام یک از آنها اوّلین کشتی آتّیکی را گرفته مستحق پاداشی بزرگ از طرف خشیارشا خواهد شد، زیرا در قشون پارس فقط صحبت از آتنیها بود. کشتیهای یونانی در شیپور اوّل صف بستند و در شیپور دوّم حمله کردند. جنگی سخت درگرفت و طرفین بیک اندازه شجاعت بروز دادند. یونانیها سی کشتی از طرف گرفتند و اوّل یونانی، که یک کشتی دشمن را گرفت لیکمید[۱]آتنی بود. جنگ بینتیجه ماند، چه هر دو طرف مزایائی داشتند. چون شب در رسید، طرفین دست از جنگ برداشتند. یونانیها به آرتمیزیوم و ایرانیها به آفت مراجعت کردند. در این جنگ دریائی بقول هرودوت فیلائون[۲] برادر پادشاه سالامین (قبرس)، که در بحریۀ ایران یکی از متنفذین بود، اسیر گردید و یک نفر یونانی آنتیدور[۳] نام، که از تبعۀ شاه بود، فرار کرده خود را به یونانیها رسانید و در ازای این فرار بعدها به او زمینی در سالامین دادند.
راجع باین قسمت از نوشتههای هرودوت لازم است گفته شود، که با وجود اینکه میگوید هر دو طرف بیک اندازه شجاعت نشان دادند و بعد افزوده، که