فراخ برای دشمن. ثانیا سالامین، که پناهگاه زنان و اطفال ما است، ایمن میماند.
بالاخره جنگ در اینجا مزیّتی دارد، که شما خواهان آنید، زیرا در سالامین پلوپونس را همچنان دفاع خواهید کرد که، اگر در ایستم جنگ روی میداد.
گذشته از این نکته در صورتی که جنگ در سالامین بشود، دشمن را به پلوپونس نخواهید کشانید، بل، چنانکه عقیدۀ من است، ما فاتح خواهیم بود. پس از آن دشمن از آتّیک تجاوز نخواهد کرد، پریشان عقب خواهد نشست و در نتیجه مگار، اژین و سالامین نجات خواهند یافت. وقتی که مردم فکرشان با عقل سلیم موافق است، معمولا بهرهمند میشوند و الاّ خدایان هم بتصمیمات آنها کمک نمیکنند». هرودوت گوید در این مجمع تمیستوکل نگفت، که اگر از سالامین بروید، بحریۀ متحدین خواهد پراکند، و حال آنکه در شب قبل این نکته را به اوریبیاد مخصوصا تذکر داده بود. نگفت، زیرا ذکر این مطلب بمتحدین برمیخورد و ممکن بود، با نقشۀ او جدا مخالفت کنند. پس از اینکه تمیستوکل بیانات خود را بآخر رسانید، آدیمانت کرنتی باز به او حمله کرده چنین گفت: «شخصی، که وطن ندارد، باید سکوت اختیار کند و اوریبیاد نباید اجازۀ نطق به کسی دهد، که شهر خود را از دست داده. هر زمان تمیستوکل شهر خود را نشان داد، اجازه خواهد داشت، که در ردیف دیگران نطق کند» آدیمانت چنین گفت، زیرا آتن تسخیر شده و در دست پارسیها بود. تمیستوکل در جواب آدیمانت، اووکرنتیها را نکوهش کرده گفت، هموطنان من بیش از شما شهر و اراضی دارند، چه آنها دارای دویست کشتی کامل السلاح میباشند و در یونان مردمی نیست، که حملۀ آنها را دفع کند. پس از آن تمیستوکل بطرف اوریبیاد رفته به او چنین گفت:
«در اینجا میمانی و خود را مردی شجاع خواهی شناساند یا میروی و یونان را به اسارت سوق میدهی؟ زیرا نتیجۀ جنگ بسته به کشتیها است. اگر خواهی رفت، بگو تا بیتأخیر عیال و اطفال خود را برداشته بایطالیا مهاجرت کنیم. در آنجا شهری است سیریس[۱] نام که از قدیم از آن ما است و غیبگوئی گفته، که بدست ما آباد
- ↑ Siris.