برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۸۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
قسمت دوّم ـ مشرق قدیم

سترابون[۱] جغرافیادان عالم قدیم، گفته (کتاب ۱۱ فصل ۶ بند ۳) به شعرای قدیم مانند هومر[۲] و هزیود[۳] بیشتر می‌توان اعتماد کرد تا به هرودوت و مورخین دیگر عهد قدیم.

دنیس هالی‌کارناسی،[۴] مورّخ یونانی که معاصر یولیوس‌سزار و اکوست بود و قسمتی را از تاریخ روم نوشته، در میان تاریخ‌نویسان یونانی هرودوت را لایق نخستین مقام دانسته و او را بر توسیدید ترجیح داده.[۵]

این است بطور اجمال عقاید مورّخین و نویسندگان عهد قدیم دربارۀ هرودوت، ولی در عهد جدید اکثر انتقادات بنفع او تمام شده، زیرا بیشتر محققین او را روی‌هم‌رفته مورخی دانسته‌اند که صمیمی بوده و می‌خواسته حقیقت را بنویسد.

اینها گویند: اگر هرودوت در بعض موارد دسترسی بمدارک و اسناد صحیح نداشته.

این نکته به صمیمی بودن او خللی وارد نمی‌کند و او یکی از مورخین ممتاز عهد قدیم بشمار می‌رود. نظر مذکور را نمی‌توان صحیح ندانست، بمعتقدات مذهبی هرودوت هم نمی‌توان ایراد کرد، زیرا او یونانی بوده و یونانیها چنین معتقداتی می‌پرورده‌اند، ولی یک چیز را نمی‌توان با اغماض گذرانید: هرودوت پارس و پارسی را دوست ندارد و قلم را در بعض موارد تابع حسیات می‌کند. راست است که او یونانی بود و یونانیها پارسیها را دوست نداشتند، ولی (توسیدید) و (دیودور سی‌سی‌لی) نیز یونانی بودند و بعض یونانیها، مانند پلوتارک، حسیات وطن‌پرستی را در نوشته‌های خود با کمال حرارت بروز داده از عدم بهره‌مندیهای یونان در مقابل ایران در برخی موارد (مانند معاهدۀ آنتالسیداس) نالیده‌اند، ولی با این حال نخواسته‌اند قلم را تابع حسیات کنند. به هرحال با وجود ایراداتی که به هرودوت وارد می‌آید باید انصافا گفت کتبی که او از خود گذاشته و اطلاعاتی که می‌دهد برای تاریخ ایران قدیم هم مهم و گران‌بها است، زیرا جز چند کتیبه، که مفصل‌ترین آنها شاید دارای دو هزار کلمه باشد، مدارک ملی دیگر برای این قسمتهای تاریخ ایران قدیم نداریم و از


  1. Strabon.
  2. Homere.
  3. Hesiode.
  4. Denyse d'Haliearnasse.
  5. Biblioth. Coisl. 597.
۷۱