دیگر بین پوزانیاس و تمیستوکل از یک طرف و گلن از طرف دیگر است. از دو نفر اوّلی پوزانیاس مورد سوء ظن واقع شده بدست هموطنانش کشته شد (شرح قضیّۀ او پائینتر بیاید)، دوّمی را از تمام یونان راندند و او پناه به بدترین دشمن خود، یعنی خشیارشا برد. (پلوتارک گوید، که به دربار اردشیر دراز دست رفت، چنانکه بیاید. م.)، ولی گلن در سریر سلطنت ماند، تا در سنّ پیری درگذشت و به یادگار خدمتی، که به سیسیل کرده بود، اقربای او سه پشت بعد از او در اینجا سلطنت کردند. پس از شکست مزبور چند کشتی، که آمیلکار به مأموریت فرستاده بود، فرار کرده راه قرطاجنه را پیش گرفتند، ولی در دریا دوچار طوفان شدید شدند و سپاهیان به استثنای چند نفر هلاک گشتند. این چند نفر خود را به قرطاجنه رسانیده خبر اضمحلال تمام قشون را دادند و تمام اهالی غرق ماتم شدند. بعد دولت قرطاجنه، برای جلوگیری از حملۀ گلن به افریقا، داخل مذاکره شد و قرارداد
برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۸۹۷
این برگ نمونهخوانی نشده است.