که قشون خود را سان بدهد و در حین سان دیدن به او گفت، جوشن من خیلی کوتاه است.
اردوان در حال جوشن خود را کند، که بشاه تقدیم کند و، چون برهنه ماند، اردشیر شمشیر خود را کشیده به تن او فروبرد و امر کرد، پسران او را گرفتند.
پلوتارک از قول، دینن نوشته، که اردوان در مدّت هفت ماه نیابت سلطنت میکرد و بعضی گمان میکنند، که نیابت او از طرف ویشتاسپ پسر خشیارشا والی باختر بوده.
غلبه بر ویشتاسپ
پس از قتل اردوان اردشیر به ویشتاسپ، که والی باختر بود، پرداخت. توضیح آنکه قشونی بر ضدّ او فرستاد، ولی جنگ، با وجود اینکه طولانی و خونین بود، نتیجه نداد. بعد اردشیر قشون بیشتری جمع کرده باز با ویشتاسپ جنگید و این دفعه غالب آمد (حوالی ۴۶۳ ق. م). این فتح سلطنت اردشیر را بر تمام ممالک وسیعهٔ ایران مسلم داشت. سپس اردشیر خواست اصلاحاتی کند، تا از جنگهای خانگی مصون بماند و با این مقصود ولاتی را، که بر علیه او بودند، تغییر داده کسانی را، که طرفدار او و لایق بودند، به ایالات فرستاد. بعد اصلاحاتی نیز در مالیه و قشون اجراء، خرابیهای زمان پدر خود را ترمیم و از تعدّیات جلوگیری کرد. کلیة اردشیر را مورّخین چنین توصیف کردهاند، که میخواسته اسباب امنیّت و آسایش مردم را فراهم کند، ولی تا چه اندازه در این راه موفق شده، معلوم نیست. اصولا اطلاعات ما بر وقایع مذکوره خیلی کم است و اخبار گوناگون، که ذکر شد، همینقدر میرساند، که در اواخر سلطنت خشیارشا حکومت شاه رو بضعف گذارده و خودسری در مرکز و ایالات شروع شده بود. این اخبار مؤید نظری است، که بالاتر راجع به خشیارشا ذکر شد صفحهٔ (۹۰۵). به هرحال قتل خشیارشا، کشته شدن داریوش و جنگ اردشیر با ویشتاسپ از وقایعی است، که جلب توجه میکند، زیرا در دورهٔ هخامنشی این گونه پیشآمدها تا این زمان نظیر نداشت. بنابراین باید گفت، که در زمان خشیارشا، پس از شش یا هفت سال ابتدای سلطنت او، ایران در مرحلهٔ جدیدی داخل گشته: از زمان تأسیس دولت ماد تا این وقت ایران همواره توسعه مییافت و بر قدرتش میافزود، ولی از این زمان انحطاط