این جنگها پریکلس در بستر مرگ میگفت: «یک زن آتّیکی بواسطه من عزادار نشد» و مقصودش این بود، که تمام این جنگها را من باقتضای سیاست دولت کردم، نه از جهت نظر شخصی یا منافع خصوصی.
جنگ آتن با ایران
در این زمان سیمون پسر میلتیاد با دویست کشتی تریرم عازم سواحل آسیا شد و یکصد کشتی هم از ینیانها و یونانیهای دیگر آسیا گرفته شهرهای ساحلی کاریّه و لیکیّه را تسخیر کرد (دیودور، کتاب ۱۱، بند ۶۰) پارسیها قبلاً قوای زیادی به سرداری تیترستس[۱] پسر خشیارشا، از زن غیر عقدی او، آماده کرده بودند و تلاقی فریقین در نزدیکی جزیرهٔ قبرس روی داد. در اینجا قوای بحری ایران مرکّب از سیصد کشتی تریرم و قوای یونانی عبارت از ۲۵۰ کشتی از همان نوع بود. پس از جنگی سخت یونانیها فایق آمده عدّهای از کشتیهای ایران را غرق کردند و یکصد فروند کشتی با سپاهیانی، که در سفائن بودند، گرفتند. باقی سفائن فرار کرده بقبرس پناه بردند و بعد ایرانیها کشتیها را گذاشته پنهان شدند و سفائن مزبوره بدست یونانیها افتاد. پس از این فتح، سیمون بقوای برّی ایران، که در پامفیلیّه[۲] در کنار رود اوریمدن[۳] بود، حمله کرد و حیلهای بکار برد، که باعث شکست ایرانیها گردید، توضیح آنکه، در کشتیهائی، که از ایرانیها گرفته بود، عدّهای یونانی نشانده به آنها لباس پارسی پوشید و ایرانیها، چون فریب خورده پنداشتند، که در این کشتیها سپاهیان پارسی هستند بمقام مدافعه برنیامدند. پس از آن یونانیها ناگهان بر ایرانیها تاخته بقدری پیش رفتند، که به چادر فردات[۴] برادرزادهٔ خشیارشا رسیده سر او را بریدند و از قشون ایران، آنهائی که مقتول یا مجروح نشده بودند، فرار کردند (دیودور، کتاب ۱۱، بند ۶۱). در نتیجهٔ این جنگ ایرانیها کشتیهای خود را با غنائم زیاد از دست دادند و بیست هزار نفر اسیر شدند. سیمون پس از جنگ ستونی به یادگار فتحی، که در یک روز در دریا و خشکی کرده بود، در کنار رود اوریمدن برپا و بعض اسلحهٔ ایرانی را، که در جزو غنائم بدست یونانیها افتاده بود، بر آن نصب کرد.