فصل هفتم-خشیارشای دوم و سغدیان
مبحث اول-خشیارشای دوم
نام و نسب
اسم این شاه را چنین نوشتهاند: کتزیاس-کسرکسس (پرسیکا، قسمت ۴۴). دیودور-نیز چنین (کتاب ۱۲، بند ۶۴).
ابو ریحان بیرونی در آثار الباقیه-خسرو الثانی (و معلوم است، که مقصود همین شاه بوده، زیرا او اسم خشیارشای اوّل را «اخشورش بن دارا و هو خسرو الاوّل» نوشته). ابو الفرج بن عبری-اخشیرش الثانی. این شاه در داستانهای ما فراموش شده و مورّخینی، که از مدارک شرقی استفاده کردهاند، مانند طبری و مسعودی و حمزهٔ اصفهانی و ثعالبی و ابن اثیر و غیره اسم او را ذکر نکردهاند. او چنانکه ذکر شد، یگانه پسر اردشیر درازدست از داماسپیا بود.
قتل خشیارشای دوّم
مدّت سلطنت این شاه خیلی کوتاه بود، توضیح آنکه سغدیان، برادر او-از آلوگونه زن غیر عقدی اردشیر-با خواجهای فارناسیاس[۱] نام همدست شده شبی، که خشیارشا در حال مستی به اطاق خوابش رفت، به خوابگاه درآمد و او را در خواب کشت. نعش شاه مقتول را با نعش اردشیر و داماسپیا، که نیز در روز فوت اردشیر درگذشته بود، یکجا برای دفن در مقبرهٔ شاهان هخامنشی به پارس بردند.
مدّت سلطنت خشیارشا را کتزیاس ۴۵ روز دانسته (پرسیکا، قسمت ۴۴)[۲] ولی دیودور این مدّت را یک سال نوشته، اگرچه گوید، که بعضی مدّت سلطنت او را دو ماه میدانند (کتاب ۱۲، بند ۷۱). یوستی در تألیف خود عقیدهٔ کتزیاس را متابعت کرده (اساس فقهاللغهٔ ایرانی، ج ۲ ص ۴۶۱)[۳].