دورمو (تمام نکرده فرمان یافت)، ویمک۱ ، سرچاهان بدماوند، کیسلیان.
حرف، برویان:
نور، ناجور، ولج، کاولول، هارسی، رستمآباد کجو، کردور بهرجان، دشمن گور، چیرنهکوه، چمازستان گرجیان، سیلاسرای، چلندر، افران کوکالج، کشفل، ازبلو، تنکا، استوناوندک، لؤلؤسرای، ابلیت۲ ، و ایخوارسپنج.
ابو المفاخر مهذّب خفری گفتند او را ندیمی بود ظریف و فاضل در همۀ انواع که مثل او در آن معنی بهیچ عهد نخاست و از علم ادب۳ و فقه و بلاغت با بهره، در آخر عمر دو حجّ کرده بود و تایب شده و رسم هرونی گرفتی۴ با اسب و استر و جنیبه و تجمّل و آلات ابدا ملازم خدمت رکاب او بودی و هرشب آدینه بر درگاه میدان استاده دعا گفتی چنانکه آمین خلایق لشکرگاه بهمه جای برسیدی، نسخت بعضی از آن دعا اینست:
آفرین باد آفرین بر خسرو روی زمینآنکه موروث است او را از شهان تاج و نگین صدهزاران آفرین ایزد پروردگارباد بر تاج و سریر و تخت و بخت و شهریار
بعدد ریگ بیابان و ستاره بر آسمان و موی بر چهارپایان هزارانهزار رحمت دادار کردگار پروردگار آمرزگار آموزگار بر تن و جان خداوند خداوندان شهریار ایران و توران تاجبخش عراق و خراسان سلطان تازیکان الاصفهبد الاعظم شاهنشاه المعظّم مالک رقاب الامم سیّد ملوک العرب و العجم الملک بن الملک بن الملک بن الملک المؤیّد و الکالئ المسدّد حافظ بلاد اللّه ناصر عباد اللّه معین خلیفة اللّه مظهر الحقّ مغیث الخلق حسام الدّنیا و الدّین علاء الاسلام و المسلمین شمس الملوک و السّلاطین فلک المعالی ذو القرنین الثّانی طهمورث الزّمان خسرو خسروان شاه ایران و توران ناصر الشّریعة محیی الحقیقة باسط العدل کاشف الظّلم اعدل الملوک الخافقین مدیل اولیاء اللّه و مذّل اعداء اللّه مولی ملوک العالم فرشواذگر شاه ابو الحسن اردشیر بن الحسن بن رستم، اعزّ اللّه انصاره و ضاعف ملکه
________________________________________
(۱) - الف: ویلک.
(۲) - ب: ایلت
(۳) - ب: در همه انواع که بدیع زمان خود بود در علم و ادب
(۴) - کذا در الف، ب این جمله ندارد