و هزینه نگاهداری و حتی بهای اسب و اسلحه و لباس آنها را در میان مردم روستا سرشکن میکردند و در سراسر مدتی که آن سرباز در خدمت نظام بود هزینهٔ او بعهدهٔ آن مردم بود. گذشته ازین یک عده سربازان و سواران چریک هم بودند بدینگونه که مردم هر محل یک عده را برای پاسبانی آن محل معین میکردند و یک تن از روسای محل فرماندهٔ آن عده میشد و پیداست آن عده که از محل خود آشنایی کامل داشتند چگونه بر مردم اجحاف و تعدی میکردند. در اواخر این دوره که دولت حتی نیروی آن که سرباز بنیچه و چریک بگیرد نداشت همهٔ افراد مزدور بودند و داوطلبانی بودند که چون کار دیگر نمییافتند سرباز میشدند و چنانکه پیش ازین اشاره رفت افسران حقوق این عده را از خزانهٔ دولت میگرفتند و بایشان نمیدادند و ایشان هم چارهای جز نوکری و فروشندگی دورهگرد نداشتند.
از همهٔ ترقیهایی که در مدت صدسال در اسلحهسازی شده بود ارتش ایران بینصیب بود. در بسیاری از شهرهای ایران هنوز توپهای سرپر که در زمان شاه عباس از پرتغالیهای جزیرهٔ هرمز گرفته بودند در میدانهای عمومی وسیلهٔ خیره کردن و ترساندن مردم بود. در برخی از شهرها هم توپهای سرپری بود که در زمان فتحعلی شاه افسرانی که ناپلئون بایران فرستاده بود ریخته بودند. از آن توپها در میدان ارگ و میدان سپه تهران هم بود که اکنون در باشگاه افسران و در حاشیهٔ دیوارهای ساختمان کارپردازی ارتش گذاشتهاند. زنبورکهایی را که از زمان نادر شاه مانده بود هنوز بکار میبردند و تفنگهای سرپر مندرس در انبارها بود که سرانجام بیرون آوردند و در ساختن طارمی و نرده بجای چوبهای خراطیشده بکار بردند از آن جمله نردهای بود در چهارسوی باغچهای در میان میدان سپه تهران. میدان سپه امروز در آن زمان میدان توپخانه نام داشت و در سه طرف آن انبارهایی در کف زمین ساخته بودند که روزی در هر یک از آنها توپی جا داده بودند اما در این اواخر همهٔ آنها تهی بود و تنها یک توپ در ضلع غربی میدان روبروی ساختمانی که اکنون ادارهٔ راهنمایی شهربانی در آنجاست بود که ظهرها برای آنکه مردم تهران از ساعت آگاه شوند و در ماه رمضان در موقع افطار و سحری آنرا خالی میکردند.
در دورهٔ دوم قانونگذاری برای سرکوبی سرکشان و راهزنان که بعنوان حمایت از حکومت استبداد در گوشه و کنار برمیخاستند و سرکشی میکردند مقداری اسلحهٔ جدید از کارخانهٔ شنیدر کروزو در فرانسه نسیه خریده بودند و مبلغ مختصری بهای آنرا نتوانسته بودند در مدت بیست سال بپردازند و آن کارخانه همچنان مطالبه میکرد و دولت هم آنرا آشکارا جزو دیون خود بحساب میآورد و سرانجام پس از سپری شدن دورهٔ قاجارها این وام پرداخته شد.
وضع ارتش ایران درین دوره بدینگونه بود و همهٔ ارتش کشوری که در دورههای مختلف از نیرومندترین ارتشهای جهان و دارای بهترین اسلحه هر زمان بود در پایان این دوره منحصر بود بیک دیویزیون قزاق بفرماندهی افسران روسی که میتوان گفت دیویزیون کامل هم نبود و یکعده ژاندارم بفرماندهی افسران سوئدی که عدهای