برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۲۳۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

این نمونه خامی ایرانیانست که زمان درازی کوشیده بودند که رشته کارهای کشور را از دست سودجویان و هوسبازان دربار بیرون آورند و کنونکه فیروز شده بودند، همان درباریان با رختهای دیگری پیش می آمدند و اینان بمیان خود راه میدادند و باز رشته را بدست آنان میسپاردند و زیان این را نمیدانستند.

اما گشایش مجلس: روز یکشنبه هنگام پسین همه وزیران و سفیران و کونسولها و بسیاری از اعیانها با رختهای رسمی در کاخ گلستان گرد آمدند. دو سید و دیگر مجتهدان تهران و همه نمایندگان برگزیده شده نیز بودند. شاه چون درد پا میداشت در صندلی چرخدارش آوردند. گفتاریکه برای گشایش آماده شده بود نظام‌الملک بنام شاه خواند، و چون بپایان رسید موزیک نواخته شد و در همان هنگام از میدان توپخانه یکصد و ده توپ شلیک گردید. آن گفتار شاه را در روزنامه‌ها نوشته‌اند و چون دراز است ما در اینجا نمیآوریم.

پس از شکستن سلام سفیران و کونسولها و دیگران پراکنده شدند و نمایندگان بمدرسه نظام (همان جایگاه مجلس چند گاهه) باز گشتند و پس از کمی گفتگو چون شب فرا رسیده بود پراکنده گردیدند. آنشب در تهران و دیگر شهرها بنام گشایش پارلمان ایران چراغانی کردند و در همه جا آگاهی از این گشایش پراکنده گردید.

فردا دوشنبه دوباره نمایندگان گرد آمده و صنیع‌الدوله را رییس، و وثوق الدوله را نایب رییس یکم، و امین‌الضرب را نایب رییس دوم برگزیدند. چون میبایست «نظامنامهٔ داخلی» نوشته شود کسانی از نمایندگان را برای نوشتن آن نامزد گردانیدند. در این میان «قانون اساسی» نیز نوشته میشد. ( گویا مشیرالملک و مؤتمن‌الملک پسران صدر اعظم آن را مینوشتند، یا بهتر گویم ترجمه میکردند).

دو سه نشست در همان مدرسه نظام برپا گردید، و چون نامه نوشته و از شاه درخواست جایگاهی برای مجلس کرده بودند، با دستور او کاخ بهارستان را که شادروان حاجی میرزا حسین خان سپهسالار

در پهلوی مسجد و مدرسه خود ساخته بود، جایگاه مجلس گرفتند و

۲۳۳