کرده ستایش ها نوشت.
بانک ملی در این میان در تهران دارالشوری نیز بیک کار بزرگی برخاست و بارج و جایگاه خود در پیش خویش و بیگانه افزود. چگونگی آنکه دولت، برای بار سوم، آهنک وام گرفتن میداشته و در این باره با دولت روس و انگلیس بگفتگو پرداخته و چیزهایی نهاده بوده اند، و روز شنبه هجدهم آبان، حاجی مخبرالسلطنه از سوی مشیرالدوله صدراعظم بمجلس آمد و آن را بمجلس آورد. هنوز بیشتر نمایندگان بتهران نیامده و قانونی برای کشور گزارده نشده دولت از مجلس همداستانی با چنان کار را میخواست. تو گفتیی آن کوششها شده و دار الشوری برپا گردیده بود برای اینکه کارهای ریشه برانداز درباریان رویه قانونی بخود گیرد. دو وام پیشین را گرفته و خورده و کنون چشم براه وام دیگری میایستادند که با همداستانی دارالشوری بکنند و باز بخورند.
مخبرالسلطنه نامهای از صدر اعظم بیرون آورد که باو مینویسد: شما بمجلس شوری بروید و از سوی دولت پیام برید که دولت بیست کرور تومان، در درون کشور و بیرون آن، وامدار است که میباید بپردازد برای پرداختن آنها با دو دولت گفتگو کرده و آنها برای دادن وامی بهمان اندازه آماده گردیدهاند و دستور ببانک استقراضی و بانک شاهنشاهی رسیده. ولی باید نمایندگان رأی دهند و شما رأی آنان را گرفته بیاورید.
سپس نسخه پیمانی را که با دو دولت نهاده شده بود بیرون آورد و برای نمایندگان خواند: دو دولت بیست کرور تومان بدولت ایران، با سود صدی هفت، وام میدادند بشرطهایی:
- نخست آنکه دولت ایران جاهایی را که این پول بکار خواهد رفت بدو دولت بنماید.
- دوم آنکه دولت روس از این وام طلب پیشین خود را کم نکند.
- سوم آنکه شرطها همان شرطهای دو وام پیشین باشد.
- چهارم آنکه چهار کرور از این پول را تا رسیدن نوروز بپردازند۲۴۲