برگه:TarikhMashrouteh.pdf/۳۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

روزنامه و دبستانناصرالدینشاه پنجاه سال پادشاهی کرد، و در زمان او خواه و ناخواه پیوستگی میان ایران و اروپا فزونتر گردید، و چیزهای بسیاری از تلگراف، و تلفون، و پستخانه و ضرابخانه، و چراغ گاز، و ادارهٔ پولیس، و مانند اینها از اروپاییان گرفته شد. وزارتخانه‌ها بشیوهٔ اروپا بر پا گردید، و دارالفنون برای آموختن زبان فرانسه و پارهٔ دانشها، یکی در تهران و دیگری در تبریز، بنیاد یافت . نیز روزنامه و دبستان برپا گردید که چون با داستان جنبش توده پیوستگی می‌دارد در اینجا از آنها سخن می‌رانیم:

روزنامه را در ایران نخست دولت برپا کرد و روزنامه های نخستین رسمی بودند. از زمان ناصرالدینشاه روزنامه‌ای بزبان فارسی که دولتی نبوده کم می‌شناسیم، و در اینجا تنها «اختر» را که در استانبول چاپ میشد نام می‌بریم.

این روزنامه ارجدار، و نویسندگانش کسان با غیرت و نیکی میبودند، و چنانکه گفتیم در پیش آمد «امتیاز توتون و تنباکو» گفتارهای مغزدار و سودمندی نوشتند که یکی از انگیزه‌های آگاهی مردم آن گفتارها بود.

اما دبستان، می‌باید بنیادگزار آن حاجی میرزا حسن رشدیه را شماریم، و برای آنکه داستان نیک دانسته شود می‌باید نخست چگونگی «مکتب‌ها» را بنویسیم:

باید دانست پیش از مشروطه در ایران، درس خواندن دو گونه بودی: یکی از آن مدرسه‌ها که کسانیکه ملا شدن خواستندی در آنها درس خواندندی، و دیگری از آن مکتب‌ها، که بچگان در آنها خواندن و نوشتن یاد گرفتندی.

مدرسه‌ها در ایران فراوان می‌بود، و در هر شهری چند مدرسه شمرده میشد و «طلبه»ها[۱] که در آن نشیمن گزیدندی از صرف و نحو عربی،


  1. «طلبه» در عربی بمعنی «خواهندگان» است و بیکتن گفته نشود، ولی چون در ایران هر یکتن را «طلبه» خواندندی ما نیز پیروی نموده‌ایم.
۲۵