و اگر سختی پیش میآمد در بستن بازار و شتافتن بانجمن بدیگران پیشی میجستند، و با این همراهیهای خود بمجاهدان و دیگران دل داده بپا فشاری آنان میافزودند. گذشته از کسانیکه یاد کردهایم میباید در اینجا نام شادروان حاجی محمد بالا را بریم. اینمرد برادر آقا شیخ سلیمان و خود بازرگان بنامی میبود که با فرزندان و خویشانش همگی از آزادیخواهان شمرده میشدند، و خواهیم دید که چه زیانهایی از این راه بردند.
روزنامههای تبریز اما روزنامه نویسی، آن نیز پس از مشروطه بالا رفت و برخی روزنامه های آبرومندی پیدا شدند، ما در اینجا تنها بروزنامههایی که در نه ماه نخست پیدا شدند میپردازیم، و از تبریز و تهران از هر یکی جداگانه سخن میرانیم:
چنانکه گفتیم پس از دادهشدن مشروطه، نخستین روزنامه در تبریز پدید آمد. کوشندگان تبریز که انجمن را برپا کردند، برای نوشتن کار های آن نیز روزنامه ای پدید آوردند که تا دیری «روزنامه ملی» نامیده میشد و سپس نام «روزنامه انجمن» پیدا کرد.
این نامه را میرزا علیاکبر خان (از خانواده وکیلی) مینوشت. و با آنکه جز بکارهای انجمن و پیشآمد های آذربایجان نمیپرداخت، و خود با زبان ساده نوشته شده و بروی سنگ چاپ مییافت، یکی از سودمندترین روزنامه های آن زمانست، و ما در این تاریخ بسیاری از آگاهیهای خود را از آن برداشته ایم.
بسادگی این روزنامه و پاکدرونی نویسندهٔ آن، گواه این بس که چون مجتهد و برخی از نمایندگان انجمن ایالتی، از مشروطه رو گردانیدند و در آنمیان داستان قراچمن پیش آمد، و چنانکه نوشتیم این نمایندگان بمجتهد هواداری مینمودند و چنین میخواستند که پیشآمد را کوچک گیرند و بعنوان آنکه چهار تن فرستاده بفرستیم تا داستان را در خود قراچمن باز جویند پرده بروی آن می کشیدند، و بمیرزا علی اکبر خان نیز دستور دادند که به پردهکشی کوشد. او ناگزیر شده بدستور آنان رفتار کرده ولی از آنسوی آزردگی خود را پوشیده نداشته و در یکی از شماره ها