و سنی و شیعی همگی هستند. کردان تنها بسنیان پاس گزارده بدیگران کشتار و تاراج دریغ نمیگفتند. این بود بیچاره دیهیان خانه و کشتزارهای خود را گزارده در آنهنگام بهرهبرداری نالان و گریان رو بشهر میآوردند و در کوچهها بسرگردانی میپرداختند.
کونسولگری روس بنام مسیحیگری و بسیاست دلجویی در کونسول خانه را بروی آسوریان باز کرد و بآنان خواروبار و پول داد. هم چنین کونسولهای آمریک و انگلیس دلسوزی نمودند. چنین گفته میشد که بنام دولتهای خود بدولت عثمانی گله و رنجیدگی نشان داده اند، و همین مایه دردی بمسلمانان میشد که چرا دولتی نیز بنگهداری و پاسبانی از آنان برنمیخیزد. این بود پیاپی بتهران تلگراف میفرستادند و دادخواهی مینمودند، و این تلگرافها آزادیخواهان را میشورانید و انجمنهای تهران که اینزمان فراوان شده بود بشور و جنبش برمیخاستند.
روز پنجشنبه شانزدهم مرداد (۲۹ جمادیالثانی) نمایندگانی از سی و یک انجمن در یکجا گردآمده نامهای بمجلس نوشته چنین خواستند که بدولت در این باره فشار آورده شود.
سپس روز چهارشنبه بیست و نهم مرداد (۱۱ رجب)، یک شور و جنب دیگری در انجمن آذربایجان رخ داد. چون یک تلگراف بسیار درازی از مردم ارومی رسیده بود آذربایجانیان در انجمنی گرد آمده نخست آن تلگراف را خواندند، و سپس بگفتگو پرداختند. گفته میشد دولت آشکاره بیپروایی مینماید . یکی گفت : از وزارت داخله ببازرگانان آذربایجان با تلفون پاسخ داده گفتهاند که دولت دستور داده در آذربایجان از هر سو سواران و سربازان رو بارومی آورند و در آنجا لشگرگاهی پدید آورند. دیگران بهایهوی برخاستند که اینها همه دروغ است. دولت بما خواب خرگوشی میدهد. کمکم هایهوی بیشتر گردید. کسانی بگریه افتادند و سرانجام بر آن نهادند که همگی بمجلس رفته بگفتگو پردازند و برکنار گردانیدن کابینه را بخواهند، و با آن انبوهی و هیاهو رو بمجلس آوردند و چون فرا رسیدند از مجلس تقیزاده و میرزا فضلعلی و حاجی امامجمعه برای خاموش گردانیدن ایشان بجلو دویدند ولی مردم