برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۲۲۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

خاطر مشغول خدمات مرجوعه بخود باشند و لازمه تقویت هم از طرف ما نسبت باحاد وزراء خواهد شد و مخصوصا مینویسیم که وزراء قانون اساسی را از طرف ما از مجلس بخواهند که زودتر نوشته و تمام شود

شهر رجب ۱۳۲۵

پس از خواندن اینها باز سر پریشان‌گویی نمایندگان باز شد، و چون از ناایمنی گفتگو میشد اتابک زیرکانه پاسخ داد که اینها از نبودن قانون هاست ، قانونها که نوشته شد و از مجلس گذشت همه اینها از میان میرود. نیز همچون نشست چند هفته پیش سخن از بانک ملی بمیان آورد و خواستار شد که آنرا زود بپایان رسانند و در انجام مجلس چنین گفت: «امیدوارم انشاءالله تعالی عما قریب باتحاد و همدستی وکلا و وزراء تمام امور اصلاح و انتظام عمومی حاصل شود» نشست با این جمله‌های فریب‌آمیز بپایان رسید، و نمایندگان زودباور با رویهای خندان از جا برخاستند، و برای آنکه چایی خورند و قلیان و چوپوق کشند وزیران با بسیاری از نمایندگان بعمارت بالایی رفتند که تا دو ساعت از شب رفته در آنجا می بودند. اتابک با شیرین زبانی و نیرنگسازی نمایندگان را فریفته با دل شاد و روی گشاده میگفت و می‌شنید و میخندید و هیچ نمیدانست که آخرین ساعت زندگی را بسر می برد و زمانش تا هنگامی است که در آنجا نشسته است.

چون چایی و قلیان بپایان رسید اتابک با آقای بهبهانی بپایین آمدند و دست بدست هم داده گفتگوکنان راه افتاده تا بیرون در بهاستان رسیدند. در آنجا گدایی از آقای بهبهانی پول خواست و او که باین پرداخت دو سه گامی جدا افتاد ولی اتابک که همچنان گام برمیداشت و چشم بسوی درشگه خودم میداشت که نزدیک بیاید ناگهان جوانی از جلو درآمده با ششلول که در دستش میبود سه تیر پیاپی باو نواخت که هر سه کارگر افتاد. تیری نیز بپای سیدی از تماشاچیان خورده او را زخمی ساخت.

أتابک بزمین افتاد و جوان زننده چون خواست بگریزد سربازی از نگهبانان در مجلس او را دنبال کرد. جوان زخمی نیز باو زده، ولی از سراسیمگی یا چون میدان را بخود تنگ میدید تیری هم بروی خود تهی

۲۲۱