برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۲۳۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

آورد و جای پا بیشتر بسیج کند، و هر یکی میکوشید دیگری را دورتر و بی بهره‌تر گرداند. روسیان از سالیان دراز آرزوی سپاه آوردن بایران می‌داشتند. ولی زمان که میخواستند چنان کاری برخیزند انگلیسیان از راه سیاست بجلوگیری میپرداختند.

اینست این دو دولت اگر چه همسایگیشان زیان بزرگی بایران میبود، این همچشمی شان سودمند می‌افتاد. لیکن در اینهنگام چون در اروپا آلمان سخت نیرومند گردید و این دو دولت جنگ خود را با آن نزدیک میدیدند یا خود خواهشمند میبودند؛ از اینرو بهتر می‌دانستند که با یکدیگر بهمدستی گرایند و هرگونه کشاکش و همچشمی را کنار گزارند و در نتیجه این بود که آن پیمان را با هم بسته چنین میخواستند که در ایران مرزی برای دست درازی و امتیازطلبی هر یکی پدید آورند که در میانه برخورد و رنجشی پیدا نشود. راستی را انگلیسیان در اروپا خود را نیازمند سپاه بیشمار روس دیده، بپاس سیاست اروپایی خود از سیاست آسیایی‌شان چشم می‌پوشیدند، و برای دلجویی از روسیان در ایران جلو آنان را باز می‌گزاردند.

زیان این پیمان بایران آن میشد که از این پس، روسیان چیرگی بیشتر نمایند و فشار و آزار بیشتر رسانند، و چون دولت روس با مشروطه ایران دشمنی آشکار نشان میداد، یک زیان دیگرش این میشد که محمد علیمیرزا در نبرد با آزادیخواهان چیره‌تر گردد و پافشاری بیشتر نماید، و روسیان آشکاره باو یاوری کنند.

می‌باید گفت: بخش بزرگی از دشمنیهای آینده محمد علیمیرزا با مجلس و مشروطه و داستان بمباران مجلس، و سپس آمدن سپاه روس بایران و دژ رفتاریهای آنان آذربایجان و گیلان، و سپس بازگشت محمد علیمیرزا در سال ۱۲۹۰، و پس از همه داستان شوم التماتوم، از نتیجه‌های این پیمان بوده است. اگر جنگ بزرگ اروپا در سال ۱۹۱۴ بر نخاستی، و در پایان آن شورش بزرگ بلشویکی رخ ندادی، خدا میداند که ایران از رهگذر این پیمان چه گزندها دیدی.

۲۳۷